lase


اصطلاح
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ليزري شدن ~ توليد امواج الکترومغناطيسي همدوس مشابه با يک ليزر .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت lase معنی lase معنی lase به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک lase در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
laser ( laight Amplification by Stimulated Emission or Radiation )
ليزر ( تقويت نور با گسيل برانگيزشي تابش ) ~ نوعي وسيله ي الکتروني فعال که توان ورودي را به پرتوي بسيار باريک و شديد از نور همدوس مرئي يا زير قرمز تبديل مي کند . توان ورودي ، اتمهاي مشدد نوري را به تراز انرژي بالاتر بر مي انگيزاند و سپس مشدد اين اتمهاي بر انگيخته را به صورت همفاز تابش مي کند. چهار ن ...

laser- acoustic delay
تاخير ليزر - آکوستيک ~ تاخيري که از بر هم کنش باريکه ي ليزري و خط تاخير آکوستيکي شفاف به دست مي آيد و تاخير زماني ، متغير براي سيگنالهاي ريز موج و ( آر اف ) فراهم مي کند .

laser altimeter
ارتفاع سنج ليزري ~ نوعي ليزر گازي مج - پيوسته که باريکه ي خروجي آن قبل از ارسال از هواپيما و پويش زمين توسط حد اکثر سه بسامد راديويي مدوله مي شود . سپس نور ليزر بازتابيده از زمين توسط سيستم آينه ي تلسکوپي هم محور با اپتيک فرستنده دريافت و توسط ضرب کننده ي نوري حس مي شود با مقايسه ي فاز بين سيگنالها ...

laser diode
ديود ليزري ~ نوعي ديود نيمه رسانا که باريکه ي زير قرمز همدوس و با بسامد معين توليد مي کند . نوعاً از گاليم آرسنيد ( GaAs ) يا گاليم آرسنيد ناخالص شده با مواد ديگحر نظير انديم و آلومينيم ساخته مي شود . ساختمان اين ديودها به گونه اي است که گسيلها را در طول يک مسير باريک متمرکز مي کند .

laser drill
مته ي ليزري ~ مته اي که از نور متمرکز ليزر ياقوتي براي توليد گرما و ايجاد سوراخهايي به قطر تا 2/5 ميکرو فاراد در سنگهاي قيمتي ف کربيد تنگستن ، و ساير مواد سخت استفاده مي کند . ابعاد حفره به راحتي قابل تغيير است .

laser flash tube
لامپ فلاش ليزري ~ نوعي لامپ فلاش گزنون و يا سرمايش هوا يا آب که فاشهاي شديد براي عمل تلمبه زني در ليزر ها توليد مي کند .

laser fusion
گداخت ليزري ~ استفاده از باريکه ي پر قدرت نور ليزري براي رساندن دماي قرص کوچکي از دوتريم و تريتيم به حدود 1000000 سانتي گراد و شروع واکنش گداخت . مشکل عمده در اين کارارائه ليزري با توان به اندازه ي کافي زياد در طيف نور مرئي بوده است که بتواند در لحظه ي بحراني بر خورد باريکه به قرص ، انرژ ي لازم را ...

laser guidance smart bombs
هدايت ليزري ، بمبهاي هوشمند ~ نوعي سيستم هدايت که در آن باريکه ي ليزر از هواپيما با نقطه ي ديگر به صورت پيوسته به روي هدف تابيده مي شود . و با آشکار سازي انرژِ ي ليزر بازتابيده شده از هدف توسط موشک ، بمب يا ساير سلاح هاي پرتابي هدف دائماً تعقيب مي شود . بمب هاي ليزري و با هدايت تلويزيوني به شکل موف ...

laser - guided bomb
بمب هدايت شونده با ليزر ~ نوعي بمب که به کمک گيرنده هاي هدايت کننده ي خود هدفي را که توسط هواپيماي حامل بمب يا هواپيماهاي تجسسي تحت تابش ليزر قرار گرفته است . تعقيب مي کند .

laser gyro - ring laser
ژيروسکوپ ليزري ، ليزر حلقوي ~ ژيروسکوپي که در آن دو باريکه ي ليزري در دو جهت مخالف در يک مسير حلقوي آينه اي حرکت مي کنند . با تغيير وضعيت حلقه در فضاي لختي ، طول مسير هاي ساعتگرد و پادساعتگرد تغيير کرده و اختلاف بسامدي متناسب با آهنگ تغيير وضعيت ژيروسکوپ توليد مي شود . بنابر اين چرخش بدون نيز به جر ...