lattice imperfection

lattice netword

شبکه ي مشبک ~ شبکه اي از چهار شاخه ي سري متصل به هم که يک توري ( مش ) را به وجود مي آورند . دو نقطه ي اتصال غير مجاور هم به عنوان پايانه هاي ورودي و دو نقطه ي اتصال باقيمانده به عنوان پايانه هاي خروجي شبکه عمل مي کنند.

lattice scattering

پراکندگي الکترونها در اثر برخورد با اتمهاي مرتعش که تحرک حامل ها را در بلور کاهش مي دهد و در نتيجه بر رسانايي آن اثر مي گذارد .

launcher

پرتابگر ~ وسيله اي که حفظ ، نگهداري ، و گاهي هدايت موشک سا فضاپيما را در هنگام پرتاب به عهده دارد.

launching

پرتاب ؛ عرضه ~ فرايند انتقال انرژي از کابل هم محور يا خط انتقال به موجبر .

launching guidance

هدايت پرتاب ~ کنترل ناوبري موشک در هنگام پرتاب .

launch window

پنجره ي پرتاب ~ فاصله ي زماني لازم براي پرتاب يک موشک جهت رسيدن به هدف مورد نظر .

lava

گدازه ~ سنگ سوخته طبيعي که عمدتا از سيليکات منيزيم تشکيل شده و در عايقها به کار مي رود.

law of electric charges

قانون بار الکتريکي ~ بارهاي همنام يکديگر را دفع و بارهاي غير همنام يکديگر را جذب مي کنند.

law of electromagnetic systems

قانون سيستمهاي الکترومغناطيسي ~ هر سيم الکترومغناطيسي آرايش خود را در جهت بيشتر شدن شار القاي مغناطيسي تغيير مي دهد.

law of magnetism

قانون مغناطيس ~ قطبهاي همنام يکديگر را دفع و قطبهاي غير همنام يکديگر را جذب مي کنند.