left - hand taper


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
مخروطي چپگرد ~ تغييرات مخروطي در مقاومت يک رئوستا يا پتانسيومتر به گونه اي که با نگاه از انتهاي محور آن ، مقاومت نيمه ~ پادساعتگرد آن ~ بيشتر از نيمه ي ساعتگرد است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت left - hand taper معنی left - hand taper معنی left - hand taper به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک left - hand taper در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
left - justify
ترازبندي از چپ ~ 1. تنظيم موقعيت چاپ نويسه ها روي صفحه به گونه اي که حاشيه ي چپ در يک خط قرار گيرد . 2. جابجايي محتويات ثبات به گونه اي که رقم سمت چپ يا با ارزشترين در موقعيت مشخصي واقع شود .

left signal
سيگنال چپ ~ در پخش يا ضبط استريو به خروجي ميکروفوني گفته مي شود که شدت ، زمان ، و مکان ~ صداهايي را دريافت مي کند که منشا آنها عمدتاً مربوط به ناحيه ي سمت چپ شنونده است .

left stereo channel
کانال استريوي چپ ~ بازتوليد الکتريکي سيگنال ~ چپ در سيستمهاي استريوي ضبط يا پخش ( اف ام ) .

length
طول ، درازا ~ 1. آن تعداد از واحد هاي داده ، معمولا رقم يا نويسه ، که به صورت همزمان در رايان قابل ذخيره يا پردازش است . 2. تاخير زماني داده ها در هنگام ارسال که معمولاً بر حسب ميرو ثانيه بيان مي شود . بنابر اين طول يک خط تاخير بر حسب ميکرو ثانيه بيان مي شود . بنابر اين طول يک خط تاخير بر حسب ميکرو ...

lens
عدسي ~ 1. ساختار فلزي ييا دي الکتريکي شفاف در برابر امواج راديويي که مي تواند با خم کردن امواج الگوي تابشي مطلوب را توليد کند . 2. يک يا چند قرص از جنس شيشه يا ساير مواد شفاف که به دقت تراش خورده اند و توانايي تمرکز پرتوهاي نور و ايجاد تصوير را دارند . 3. مجموعه اي از ارکترودها که با توليد ميدان ال ...

lens antenna
انتن عدسي دار ~ نوعي آنتن ريز موج با يک عدسي دي الکتريک در جلوي تابشگر دو قطبي يا بوقي آن که انرژي تابشي را در پرتو باريکي متمرکز مي کند . همچنين مي تواند انرژِ دريافت را روي دو قطبي يا برقي گيردنده متمرکز کند .

lenz s law , law of induced current
قانون ( لنز ) قانون جريان القايي ~ جريان ( القا شده در يک مدار در اثر حرکت در ميدان مغناطيسي باتغيير شار مغناطيسي آن ، با عامل به وجود آرونده ي خود ( حرکت يا تغيير شار ) مخالفت مي کند .

LEO
لئو ~ مخفف low earth orbit ~ ، مدار چرخش يک ماهواره به دور زمين در ارتقاع کم .

letter
حرف ~ نويسه ي القايي که صداهاي زبان گفتاري را نمايش مي دهد .

level
سطح ، تراز ~ 1. اختلاف بين يک ميت با کميت اختياري مرجع که معمولاً به صورت لگاريتم نسبت دو مقدار بين مي شود در سيستمهاي مخابراتي و صوتي سطح مرجع متداول براي توان برحسب dBM ( دسبل بالاي يک ميلي وات ) بيان مي شوند بنابر اين 0/01 برابر با -20دسبل ميلي وات ، 1mw ~ براب را 0dBm ~ و 1W برابر با 30dBm ~ اس ...