artificial ear

artificial echo

پژواک مصنوعي ~ سيگنال پژواک رادار که براي مقاصد آزمايشي و به روشهاي مصنوعي ،مثلاً توسط جعبه ي پژواک ،توليد مي شود.

artificial intelligenceAL

هوش مصنوعي ~ توانايي رايانه يا مدار براي انجام کارهايي که معمولاً مرتبط با هوش انساني است نظير استدلال ، يادگيري و خوداصلاحي.

artificial ionization

يونش مصنوعي ~ وارد کردن يک لايه ي بازتابنده يا پراکنده ساز در سطوح بالايي جو به منظور بهبود ارتباط راديويي فرا-افق.

artificial line

خط مصنوعي ~ شبکه اي که مشخصه ي الکتريکي يک خط انتقال را شبيه سازي مي کند.

artificial load

بار مصنوعي ~ وسيله اي تلف کننده اما درواقع غير تابنده که داراي مشخصه هاي امپدانس آنتن ، خط انتقال ، ياديگر بارهاي واقعي است.

artificial mouth

دهان مصنوعي ~ بلندگوي کوچکي که صداهاي توليد شده از بين لبهاي شخص را براي کاربردهايي نظير آزمايش ميکروفون ها و گيرنده هاي تلفني شبيه سازي مي کند.

artificial neural networkanm

شبکه ي عصبي مصنوعي [ اي ان ان] ~ يک ريز پردازنده ي مدار مجتمع که معماري آن در جهت مدلسازي الکترونيکي اعمال و توانايي هاي نرون هاي مغز انسان است و با برنامه ريزي نرم افزاري مي تواند کارهايي نظير شناخت الگو، ايجاد حافظه ي تداعيگر، انجام محاسبات و کنترل ماشينهايي نظير روباتها يا فرايندهاي صنعتي را انج ...

artificial neuronAN

نرون مصنوعي [اي ان] ~ وسيله اي الکترونيکي که ورودي هاي آمده از يک يا چند خط را به توجه به تابع انتقال(transfer function) تعريف شده، به خروجي هاي شبکه تبديل مي کند. با اتصال گروهي نرون ها در طرح هاي مختلف يک شبکه تشکيل مي شود.

artwork

پيش طرح ~ نقشه ي يک الگو با مقياس بندي و طرح دقيق که براي توليد ماسک هاي فلزي اصلي در فرايند ساخت تخته هاي مدار چاپي يا مدار هاي مجتمع استفاده مي شود.

A scope

A نما ~ صفحه ي ديدرادارکه نمايشگر A را توليد مي کند. به يک ايستگاه راديويي است .پهناي اين باند برابر با پهناي باند مورد نظر به علاوه ي دوبرابر قدر تحمل خطاي بسامدي است.