load line

load matching

تطبيق بار ~ تطبيق امپدانس مدار بار با منبع براي انتقال حد اکثر انرژِ که به ويژه در گرمکنهاي القايي و دي الکتريک مطلوب است .

load - matching networ

شبکه ي تطبيق بار ~ شبکه اي براي تطبيق بار در گرمکنهاي القايي و دي الکتريک .

load- matching switch

کليد تطبيق بار ~ کليد ي دريک شبکه ي تطبيق بار که تغييرات ناکهاني مشخصه ي بار را جبران مي کند . نظر آنچه که هنگام عبور ف ماده ي بار گرمکنهاي القايي و دري الکتريک از نقطه ي ( کوري ) روي ميدهد .

load regulation

تنظيم بار ~ حد اکثر تغيير ولتاژ يا جريان خروجي يک منبع تغذيه ي تنظيم شده به ازاي تغييرات مشخص بار . تنظيم بار برحسب در صد خروجي يا قدر مطلق تغيير بيان مي شود .

load sharing

اشتراک بار ~ عملکرد مرتبط دو رايانه به گونه اي که بتوانند در ساعات اوج ، بار سيستم را بين يکديگر تقسيم کنند ، در ساير زمانها ، يکي از رايانه ها به تنهاييي کل بار را انجام مي دهد . و ديگري به عنوان پشتيبان در مواقع بروز مشکل عمل مي کند .

load transfer switch

کليد انتقال بار ~ کليدي که مولد يا منبع نيرو را به دلخواه به يکي از دو مدار بار متصل مي کند .

lobe

گلبرگ ~ ، لب ~ هر يک از بخشهاي سه بعدي الگوي تابش يک آنتن جهتي ، جهت بيشترين تابش منطبق بر محور گلبرگ اصلي است . بقيه ي گلبرگهاي الگوي تابش گلبيرگ فرعي ناميده مي شوند .

lobe access unit

واحد دستيابي قطعه ( ال اي يو ) ~ در شبکه ي محلي حلقوي ( ~ local area network ~ ) به وسيله اي گفته مي شود که اجازه ي اتصال ايستگاههاي کاري اضافي را به يک قطعه ( ~ lobe ~ ) منفرد در شبکه مي دهد .

lobe switch

کليد گلبر گ ~ کليدي براي انتقال منظم و با قاعده ي الگوي تابش آنتن .

lobe switching

کليد زني گلبرگ ~ روشي براي تعيين جهت دقيق يک هدف از طريق انتقال متناوب باريکه ي آنتن رادار به طرف چپ و راست موقعيت ديد کور با استفاده ار وسايل الکترونيکي ~ يا مکانيکي همزمان با مقايسه ي شدت سيگنالهاي دريافتي ، مجموعه ي آنتن آنقدر ميچرخد تا اينکه سيگنالهاي دريافتي از دو گلبرگ برابر شوند. در نتيجه آن ...