long - delayed echo

longitudinal current

جريان طولي ~ جرياني که ر هر دو سيم يک زوج به طور هم جهت جراي مي شود و از زمين يا رساناهاي ديگر براي مسير برگشت استفاده مي کند .

longitudinal magnetization

مغناطيس سازي طولي ~ مغناطيسي کردن محيط ثبت مغناطيسي در جهت موازي يا خط حرکت .

longituclinal parity

زوجيت طولي ~ زوجيت مربوط به بيتهاي ثبت شده روي يک شيار در بلوک داده براي مشخص کردن فرد يا زوج بودن بيتهاي ثبت شده در بلوک .

longitudinal wave

موج طولي ~ موجي که جهت جابه جايي آن در هر نقطه از محيط انتقال عمود بر جبهه ي موج است .

long - line effect

اثر خط طولاني ~ اثري که هنگام تزويج نوسان ساز با تطبيق نادرست به خط انتقال ظاهر مي شود . امکان دارد که دو يا چند بسامد براي نوسان مناسب باشند و نوسان ساز با تغيير بار از فرکانسي به بسامد ديگر بجهد.

long -path communication

ارتباط راه دور ~ مخابرات راديويي غير حرفه اي که با جهت گيري پرتو آنتنها در جهتهاي معين شده با مسير دايره اي بزرگ طولاني تر بين ايستگاه انجام مي شود .

long -persistence screen

صفحه نمايش ديرپا ~ صفحه نمايش فلوئورسان شامل فسفرسان که زمان ماندگاري تصوير زا طولاني تر مي کند در نتيجه الگوي تصوير را مي توان تا چندين ثانيه بعد از ايجاد آن به وسيله پرتو الکتروني ، مشاهده کرد .

long-play record

ضبط پخش طولاني ، ضبط آل پي ~ ضبط صفحه ي گرامافون 10 يا 20 اينچي ( 25/4 يا 30/5 سانتي متري ) که با سرعت 33 و 1 بر روي 3 پخش مي شود و داراي شيارهايي با فاصله هاي کم براي افزايش زمانهاي پخش تا 30 دقيقه به ازاي يک روي 12 اينچي است . اين ضبط با سوزن يک ميلي با شعاع نقطه 0/001 اينچ 0/0254 ميليمتر است .

long wave

موج بلند ~ موج ~ الکترومغناطيسي با طول موجي طولاني تر از طولاني ترين طول موج باند پخش در حدود 525 m متناظر با فرکانسهاي کمتر از 55 کيلو هرتز .

ling-wire antenna

آنتن سيم بلند ~ آنتي که طول آن چندين برابر بزرگتر از طول موج کار آن است تا الگوي متششع جهت دار توليد کند .