loss factor


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ضريب تلفات ~ ضريب توان ماده ضربدر ثابت دي الکتريک آن ضريب تلفات با بسامد تغيير مي کند و تعيين کننده ي مقدار محرارت توليد شونده در ماده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت loss factor معنی loss factor معنی loss factor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک loss factor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
loss tangent
شيب تلفات ~ معياري براي مقدار توان تلف شده به صورت حرارت هنگامي که ماده دي الکتريک يا نيمه رسانا در معرض ميدان الکتريکي يا الکترومغناطيسي بسامد . بالا قرار مي گيرد .

lossy
تلف کنندگي ~ ويژگي مواد دي الکتريک خاصي که سبب تلفات در مدار مي شود ~ و مي توان از آنها به طور دلخواه نيز استفاده کرد.

lossy line
خط تلفاتي ~ خط ارسالي که واحد طول آن داراي تضعيف بالايي است . تلفات بالا را مي توان با استفاده از سيسم نيکروم به عنوان رساناي مرکزي به دست آورد .

loudness
بلندي ~ مشخصه ي شدت احساس شنوايي . بلندي صدا را مي توان روي مقياسي از آرام تا بلند نشان داد .

loudness contour
کانتور بلندي ~ منحني نشان دهنده يمقادير نسبي سطح فشار صدا و بسامد لازم براي ايجاد احساس بلندي معين براي شنونده ي نمونه .

loudness control , compenasted volume control
کنترل بلندي ، کنترل حجم صداي جبران شده ~ کنترل ترکيبي حجم صدا و تون که بسامدهاي بم را هنگامي که کنترل حجم صداي کم تنظيم شده است . تقويت مي کند . کنترل بلندي به طور خودکار کاهش پاسخ گوش را به بسامدهاي پايين در سطوح حجم صداي کم ، جبران مي کند . بعضي از انواع کنترلهاي بلندي جبران سازي خودکار مشابهي زا ...

loudness vevel , equivalent loudness level
سطح بلندي ، سطح بلندي معادل ~ سطح فشار صدا بر حسب دسي بل نسبت به 0/0002 ~ توان 1 کيلو هرتز خالص ، که از نظر شنونده معادل با بلندي صداي مورد نظر است . يک دسيبل تغيير تحت اين شرايط يک فون ناميده مي شود .

loudspeaker
بلندگو ~ تراگردان الکتروستايکي که توان الکتريکي بسامد شنوايي را به توان صوتب تبديل مي کند و آن را به طور موثر براي مسافتي در هوا پخش مي کند .

loud speaker impedance
امپدانس بلندگو ~ مقدار مجاز امپدانس پيچک صداي بلندگو که متناظر با امپدانس خروجي تقويت کننده اي است که بلندگو بايد به آن وصلشود تا به عملکرد نامي خود برسد . مقادير امپدانس 4و8 و16 است .

loudspeaker system
سيستم بلندگو ~ ترکيبي از يک يا چند بلندگو با جعبه ها ، شيپورها و شبکه هي تقسيم که براي کارکردن با يکديگر به صورت تزويجي بين مدار راه انداز الکتريکي و هوا ، پايين مدار و محيط آکوستيکي ديگر منظم شده اند .