low- order digit

low-order position

موقعيت کم مرتبه ~ سمت راست ترين مکان در عدد يا واژه .

loe-pass fitter

فيلتر پايين گذر ~ فيلتر که جريان هاي متناوب با بسامد کمتر از بسامد قطع را عبور مي دهد و همه ي جريانهاي ديگر را به شدت تضعيف مي کند .

low tension

فشار ضعيف ~ واژه بريتانيايي و لتاژ پايين که معمولاً براي ولتاژ فيلامان و گرم کننده هاي لامپ الکتروني به کار مي رود .

low vacuum

خلا کم ~ خلاي با کيفيت پايين که هنوز در آن آنقدر گاز يا بخار وجود دارد که يونيده شدگي ، مي تواند در المپ الکتروني ايجاد شود .

low-velocity scanning

پويش سرعت پايين ~ پويش هدفي با استفاده از الکترونهايي که سرعت آنها کمتر از حداقل سرعت لازم براي ايجاد نسبت گسيل ثانويه ي واحد است و از آن در لامپهاي دوربين اميترون ، ارتيکون تصوير وويديکون استفاده مي شود .

lox( liquid oxygen )

لاکس ~ مخفف اکسيژن مايع ، سوخت cryogenic ~ مايع در دماي کمتر از منفي 183 درجه ي سانتي گراد .

L pad

تنظيم کننده ي l ~ کنترل حجم صدايي که در همه ي تنظيمها امپدانس يکساني دارد و معمولاً از يک شبکهي l ~ تشکيل شده است ~ که هر دو عنصر آن همزمان تنظيم مي شوند .

limited space-charge acumulation diode

ديود LSA ( ديود با فضاي تجمع بار محدود شده ) ~ ديود ريز موجي که بار فضايي آن در نيمه رسانا با اعمال ميدان الکتريکي ايجاد مي شود و در طول هر سيکل قبل از رسيدن به مقدار قابل توجهي از بين مي رود . در نتيجه زمان حالت گذرا محدود مي شود و بيشينه ي بسامد نوسان افزايش مي يابد .

LSA mode

مد LSA ~ يکي از سه مد کاري ديود الکترون انتقالي ، که در آن کل ساختار در طول قسمتي از هر سيکل کار به مقاومت منفي تبديل مي شود . بسامد نوسان را مدار شامل ديود تعيين ميکند و مستقل از زمان گذار حاملهاي بار است . دو مد ديگر دامه ي فرونشانده و زمان گذار هستند .

L scope

اسکوپ ~ l ~ اسکوپ راداري که صفحه ~ نمايش l ~ را ايجاد مي کند .