luminous efficacy , luminous efficiency


اصطلاح
برق و الکترونیک
39 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
کارايي روشنايي ، بازده روشنايي تقسيم بر کل شار تابشي ، واحد SI بازده روشنايي لومن بر وات است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت luminous efficacy , luminous efficiency معنی luminous efficacy , luminous efficiency معنی luminous efficacy , luminous efficiency به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک luminous efficacy , luminous efficiency در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
luminous exitance , luminous emittance
خارج شوندگي روشنايي ، گسيلندگي روشنايي ~ شار روشنايي متوسطي که واحد مساحت سطح را ترک مي کند و واحد SI آن لومن بر متر مربع است .

luminous fiux , light flux
شار روشنايي و شار نور ~ کل انرژِ مرئي توليد شده در منبع در واحد زمان که متناظر با نرخ زماني جاري شدن نور است و معمولاً بر حسب لومن اندازه گيري مي شود .

luminous flux density
چگالي شار روشنايي ~ شار روشنايي بر واحد مساحت سطح هنگامي که به عنووان شار روشنايي تابيده شده روي سطح به کار مي رود . بر تابندگي ناميده مي شود . هنگامي که به ~ شار روشنايي خروجي اشاره دارد . خارج شوندگحي روشنايي گفته مي شود .

luminous intensity
شدت روشنايي ~ شار روشنايي گسيل شده از منبع با زاويه فضايي بينهايت کوچک ، تقسيم بر زاويه فضايي .

luminous sensitivity
حساسيت روشنايي ~ جريان خروجي لامپ نوري يا لامپ دوربين تقسيم بر شار روشنايي تابش .

lumped constant
ثابت فشرده ~ تک ثابتي که ب طور الکتريکي معادل با کل ثابت توزيع شده موجود در پيچک يا مدار است .

lumped impedance
امپدانس فشرده ~ امپدانس متمرکز شده در يک قطعه به جاي امپدانس توزيع شده در طول خط انتقال .

luneberg lens
عدسي لونبرگ ~ عدسسي مصنوعي که انرژِ الکترومغناطيسي تابش را در بسامدهاي فرا بنفش کانوني مي کند تا بهره ي آنتن را افزايش دهد . اين عدسي داراي توزيع ثابت الکتريکي و ضريب شکس کروي متقارن ولي غير يکنواخت است .

lux
لوکس ~ واحد SI روشنايي معادل با 1im/m2 .

luxemburg effect
اثر لوکزمبورگ ~ مدوله سازي تقاطعي بين دو سيگنال راديويي در هنگام عبور آنها از يونسفر ، در اثر غير خطي بودن مشخصه هاي انتشار بارهاي آزاد در فضا به دليل اين اثر ، برنامه هاي ايستگاههاي پر قدرت را مي توان در هنگام تنظيم کردن روي ايستگاه ~ ضعيفتري با بسامد متفاوت شنيد .