macrocell


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ماکروسلول ~ گروهي از دريچه هاي منطقي در آرايه اي از گيتهاي مشابه مدار مجتمع که براي انجام توابع سطح بالاتري نسبت به دريچه هاي ساده سازمان دهي شده است . ( مانند فالپ - و نيم جمعگر ) .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت macrocell معنی macrocell معنی macrocell به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک macrocell در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
macroinstruction , macro
دستورالعمل کلان ، ماکرو ~ دستورالعمل کامپيوتري نوشته شده به زبان سطح بالا ساده يا حتي به صورت يک نماد تک که معادل يک يا چند دستوالعمل عادي ماشين است . نرم افزار اسمبلر کامپيوتر دستورالعمل کلان را به دستورالعملهاي ماشين بسط مي دهد و برنامه نويس نيازي به نوشتن دستورالعملهاي تکراري در مراحل مختلف نخوا ...

macrometeorite
بزرگ شهاب سنگ ~ هر ذره ي شهاب سنگ بزرگتر از نخود .

macroprogramming
برنامه نويسي کلان ~ روند نوشتن برنامه کامپيوتري با استفاده از دستورالعملهاي کلان .

macroscopic
ماکروسکوپي ~ حدي از بزرگي که با چشم غير مسلح ديده مي شود .

macroscopic cross section
سطح مقطع ماکروسکوپي ~ سطح مقطع بر واحد حجم .

macrosonics
ماکروسونيک ~ فناوري صدا در دامنه ي سيگنال بزرگ به طوري که استفاده از تقريبهاي خطي در آن مجاز نباشد ، مانند استفاده از امواج مافوق صوت براي تميز کاري يا سوراخ کاري .

madar
مخففي براي analysis T malfunction T detection T and ~ recording ~ و سيستم خود تشخيص که براي آشکار سازي عملکرد نادرست در تجهيزات هواپيمايي به ار مي رود .

Magellan
ماژلان ~ سفينه فضايي ناساکه براي کاوش سطح ونوس با رادار طراحي شد . اين سفينه در سال 1986 به فضا پرتاب شد وپس از تکميل کاوش راداري خود درمدار گردش به دور سياره قرار گرفت تا اطلاعاتي براي به دست آوردن نقشه ميدانهاي گرانش ونوس ، که شدت آن در نقاط مختلف مانند ميدان گرانش زمين ف متفاوت است ، جمع آوري کن ...

maglev
قطار معلق ~ مخفف سيستم حمل و نقل معلق مغناطيسي ( magnetically ~ ) ايده ال آزمايش براي حمل و نقل زميني که در آن وسيله ي نقليه به جاي حرکت با چرخ يا نيروي مغناطيسي معلق شده ، به حرکت در مي آيد . بين کابين قطار معلق و مسير هدايت آن هيچ گونه تماس فيزيکي وجود ندارد و امکان حرکت سريعتري را نسبت به وسيله ...

magnet
آهنربا ~ جسمي که در اطراف خود ميدان مغناطيسي ايجاد مي کند . اين جسم خاصيت جذب اجاسم مغناطيسي ديگر ف مانند آهن و جذب يا دفع آهنرباهاي ديگر را دارد . آهنرباي دائمي ، ميدان مغناطيسي دايمي ايجاد مي ند . در حالي که آهنرباي الکتريکي تنها در هنگحام عبور جريان الکتريکي از سيسم پيچهاي آن ف خاصيت مغناطيسي نش ...