asynchronous control

asynchronous data transmission

ارسال ناهمزمان داده ها ~ روشي براي ارسال داده ها که در ان هر نويسه داراي پالس هاي شروع و پايان مربوط به خوداست و کنترلي روي زمان بين نويسه ها وجود ندارد .

asynchronous device

وسيله ي ناهمزمان ~ وسيله اي که سرعت کار آن به بسامد سيستم ميزبان وابسته نيست .

asynchronous logic

منطق ناهمزمان ،مدار منطقي ناهمزمان ~ مدار منطقي که در آن عمليات رايانه اي به شکل ترتيبي و مستقل از زمان انجام مي پذيرند.

asynchronous machine

ماشين آسنکرون ~ ماشين اي -سي که سرعت ان تناسبي با بسامد خط تغذيه ندارد.

asynchronous multiplex

تسهيم نا همزمان ~ سيستم ارسال تسهيمي که در آن دو يا چند فرستنده بدون هيچ منعي براي کار همزمان از يک کانال مشترک استفاده مي کنند .

asynchronous operation

کار ناهمزمان ~ کار يک شبکه ي راهگزين ( سوئيچينگ ) که دستورالعملهاي پياتپي را با يک سيگنال آزاد گردراه اندازي مي کند. تکميل هر دستورالعمل موجب راه اندازي دستور بعدي مي شود.

asynchronous transfer mode

مد انتقال نا همزمان ( اي تي ام ) ~ در ارتباطات راه دور ، به روش تسهيم بسته هاي پيام با امکان کار در سرعت هاي مختلف ارسال بيت روي يک تار نوري گفته مي شود .

ATcut crystal

بلور - انکات ،بلور برش AT ~ برش صفحه اي بلور کوارتز با زاويه ي 35 درجه نسبت به محور z از بلور مادر . تغييرات دما اثر اندکي روي بسامد طبيعي ارتعاش آن دارد .

athermanous

کدر ~ مات و تيره در مقابل تابش زير قرمز.

Atlantic missile range

برد موشکي اطلس ~ برد 6000 مايلي ( 9600 کيلو متري ) براي آزمايش موشک ها و فضا پيماها . برخي از پايگاه هاي معروف پرتاب موشک عبارت اند از کيپ کاناورال ، ژوپيتر اينلت و گراند باهاما .