magnetic - resonance imaging


اصطلاح
برق و الکترونیک
28 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
تصوير بدراي با تشديد مغناطيسي ~ شيوه ~ تصوير برداري تشخيص پزشکي که تغييرات چگالي زمان آزاد شدن هسته هيدروژن در بدن بيمار را ، هنگامي که در معرض ميدان مغناطيسي قوي قرار مي گيرد . آشکار مي ند . بيمار در تونلي محصور شده با آهنرباهاي الکتريکي قرار مي گيرد . نمايشهاي دو بعدي از مقاطع عمودي ( برشهاي ) بدن بيمار که روي نايشگر نشان داده ~ مي شود . با استفاده از پردازش داده هاي کامپيوتري و بر اساس سيگنالهاي دريافتي از اتمهاي هيروژن در حال تشديد ف ساخته مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت magnetic - resonance imaging معنی magnetic - resonance imaging معنی magnetic - resonance imaging به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک magnetic - resonance imaging در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
magnetic - resonance spectrum
طيف تشديد مغناطيسي ~ طيفي که با تغيير ميدان الکترو مغناطيسي RF سوار شده بر روي ميدان مغناطيسي ثابت يا با تغييرات کم تشکيل مي شود . اتمهاي ماده در اطراف اين ميدان مغناطيسي مولکولها را وادار به تغيير اعداد کوانتومي مغناطيسي خود با جذب يا نشر کوانتايي امواج راديويي مي ننند. اين پديده اساس تصوير برداري ...

magnetic rigidity
سختي مغناطيسي ~ معياري براي اندازه حرکت يک ذره در ميدان مغناطيسي که برابر است با حاصلضرب شدت ميدان مغناطيسي عمود بر ~ مسير حرکت ذره و شعاع حرکت مسير منحني شکل حرکت ذره .

magnetics
مغناطيس شاخه اي از علم که به پديده هاي مغناطيسي مي پردازد .

magnetic saturation
اشباع مغناطيسي ~ بيشترين مقدار ممکن مغناطيس سازي ماده ي مغناطيسي .

magnetic separator
جدا ساز مغناطيسي ~ دستگاهي براي جداسازي ذرات ريز مغناطيسي از ذرات غير مغناطيسي ، يک آهنرباي الکتريکي مواد مغناطيسي را از مسير حرکت مواد غير مغناطيسي منحرف مي کند .

magnetic shield
حفاظ مغناطيسي ~ پوششي که از مواد ي با تراوايي مغناطيسي زياد ساخته مي شود تا ابزارها و دستگاههاي الترونيکي را از تاثير ميدانهاي مغناطيسي مزاحم و پراکنده حفظ کنند .

magnetic shunt
شنت مغناطيسي ~ تکه اي از ماده مغناطيسي که مقدار قابل تنظيمي از شار مغناطيسي اطراف شکاف هوايي را ، معمولاً به منظور درجه بندي کردن ، از مسير اصلي خود منحرف مي کند .

magnetic sound track
شيار صداي مغناطيسي ~ نواري مغناطيسي روي پوسه تصوير متحرک که شياري مغناطيسي را براي ضبط صداي مربوط به فيلم تشکيل مي دهد .

magnetic spectrograph
طيف نگار مغناطيسي ~ طيفل نگاري بر مبناي عملکرد ميدان مغناطيسي ثابت در مسير الکترونها يا ذرات بادار ديگر . طيف نگار مغناطيسي ذراتي را که سرعتهاي مختلفي دارند ، جدا مي کند .

magnetic storage , magnetic memory
ذخيره مغناطيسي ، حافظه مغناطيسي ~ ذخيره اي که اطلاعات را با تغيير درجه ي مغناطيس شدگي ماده مغناطيسي نشان مي دهد .اين ماده مي تواند ديسک ، صفحه يا نوار مغناطيسي باشد .