atmospheric infrared window


اصطلاح
برق و الکترونیک
27 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
پنجره ي زير قرمز جوي ~ بخشهاي نسبتاً شفافي از طيف زير قرمز (infraerd spectrum) که توانايي ارسال انرژي زير قرمز به خارج از جو زمين را دارد و در تصوير برداري گرمايي از مناطق خشکي کاربرد دارد. يکي از پنجره ها در باند 3 تا 5 ميکرومتر براي بتصوير برداري گرمايي تا فاصله 900 متر ، و پنجره ي ديگر در باند 8 تا 12 ميکرومتر براي فواصل بيشتر از 900 متر قرار دارد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت atmospheric infrared window معنی atmospheric infrared window معنی atmospheric infrared window به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک atmospheric infrared window در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
atmospheric interference
تداخل جوي ~ نويز ايجاد شده توسط اغتشاشات الکتريکي طبيعي نظير رعد و برق که به صورت صداهاي مزاحم فش فش و سوت در راديو ها شنيده مي شود .

atmospheric noise
نويز جوي ~ نويز شنيده شده از گيرنده هاي راديويي به دليل تداخل جوي .

atmospheric radio wave
موج راديويي جوي ~ موج راديويي که بعد از بازتاب از لايه هاي يونيده ي بالا ي جوبه مقصد خود مي رسد .

atmospheric radio window
پنجره ي راديويي جوي ~ بخشي از طيف الکترومغناطيسي که امواج راديويي مربوط به آن به راحتي از جو زمين عبور مي کنند . پنجره ي اصلي از بلند ترين امواج راديويي ( نزديک به بسامد صفر ) تا حدود 19 ghz کشيده شده است . براي امواج ميليمتري پنجره هاي کوچکي در 35 ghz و 94ghz وجود دارد.

atmospheric refraction
شکست جوي ~ خميدگي مسير تابش الکترو مغناطيسي دور دست هنگام عبور مورب از لايه هاي با چگالي متغير هوا .

atom
اتم ~ کوچک ترين ذره اي که يک عنصر مي تواند به آن تقسيم شود و همچنان ويژگي هاي شيميمايي اش را حفظ کند.

atomic- beam frequency standard
استاندارد بسامدي باريکه - اتمي ~ استاندارد بسامدي که يک يا چند بسامد دقيق را از عنصري نظير سزيم تهيه مي کند . با اندازه گيري کشتاور مغناطيسي هسته اي عنصر و به کمک روش جذب تشديد مي توان بسامد را تعيين کرد. با اعمال بسامدي که در بسامد خط طيف اتمي يک عنصر باشد ، کوانتومي از انرژي توسط عنصر جذب مي شود ...

atomic charge
بار اتمي ~ بار الکتريکي يک يون که برابر است با حاصلضرب تعداد الکترون هايي که اتم در طي يونش به دست آورده ، يا از دست ميدهد ، در بار الکتريکي الکترون .

atomic clock
ساعت اتمي ~ مرجع بسيار دقيقي براي بسامد يازمان که از تشديد هسته اي و نامتغير اتم هاي عاصري نظير سزيم در حضور ميدان الکترو مغناطيسي آر اف حاصل مي شود . دقت 1 جزء در 10 ميليون قابل دسترسي است .

atomic frequency
بسامد اتمي بسامد ارتعاش طبيعي اتم .