metal detector , electronic locator , radio metal locator , metal locator


اصطلاح
برق و الکترونیک
73 حرف
12 کلمه
معانی و توضیحات
آشکار سازي فلزي ، مکان ياب الکترونيکي ، فلز يياب راديويي ، مکان ياب فلزي ~ مدار الکترونيکي که اجسام فلزي مخفي شده مانند تفنگ ، چاقو يا خط لوله هاي زير زميني را معمولاً با تابيدن ميدان مغناطيسي با بسامد زياد و آشکار سازي تغييرات ايجاد شده در ميدان در اثر برخورد با اجسام فلزي فريتي و غير فريتي ، آشکار مي کنند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت metal detector , electronic locator , radio metal locator , metal locator معنی metal detector , electronic locator , radio metal locator , metal locator معنی metal detector , electronic locator , radio metal locator , metal locator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک metal detector , electronic locator , radio metal locator , metal locator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
metal- film resistor
مقاومت پوسه - فلزي ~ مقاومتي که به شکل پوسه اي از فلز ، اکسيد فلزي ، يا آلياژ بر روي زير ساخت عايق براي ساختن مدارهاي مجتمع يا مقاومتهاي مجزا ، ساخته مي شود .

metgal - glaze resistor
مقاومت فلزي - لعابي ~ مقاومت پوسه ي ضخيم ساخته شده با مخلوط کردن ذرات ريز فلزو شيشه پودر شده و قرار دادن آنها بر روي زير ساخت سراميکي با استفاده از غوطه ور کردن ، ماليدن يا پاشيدن پودر پيش از حرارت دادن آن براي ساخت لعاب . مقدار مقاومت را مي توان ايجاد شيار مارپيچي تنظيم کرد يا افزايش داد. ذرات فلز ...

metal- insulator semiconductor
نيمرساناي فلز - عايق ~ ساختار نيمرسانايي که در آن يک لايه عايق ، معمولاً با ضخامت کسري از ميکرومتر ، پيش از ايجاد اتصالهاي فلزي بر روي زير ساخت نيمرسانا نشانده مي شود . اين لايه مي تواند ناحيه اثر ميداني در سطح ماده نيمرسانا ايجاد کند . کاربرد آن در خازنها ، ديودها ، ترانزيستورهاي اثر ميدان ، ديوده ...

metallic antenna lens
عدسي آنتن فلزي ~ عدسي تشکيل شده از سطوح طرح دار فلزي که به طور موازي در برابر آنتن قرار مي گيرند تا باريکه را کانوني کنند . اين پره ها سرعت فاز را به نسبت فاصله طي شده بين سطوح فلزي در هر قسمت عدسي ، تغيير مي دهند .

metallic insulator
عايق فلزي ~ بخش ربع - موجي اتصال کوتاه شده از خط انتقال که به ~ عنوان امپدانس بسيار زياد در بسامدهاي متناظر با طول موج ربعي خود عمل مي کند . عايق فلزي به عنوان نگهدارنده ي مکانيکي عمل مي کند .

metallization
فلز پوشاني ~ 1. فرايندي که در آن پوسه نازکي از فلز رسانا را بر روي يک زير ساخت نيمرساناي که به طور مناسب پوشانده شده است . نشانه مي شود الگوي مورد نظطر براي اتصالهاي داخلي سلول يا گيت به دست آيد . معمولاً ضخامت اين لايه هاي فلزي 1. تا 2 ميکرومتر است . 2. پوسه نازکي از فلز که بر روي سطح پوشانده شده ...

metalized resistor
مقاومت فلز پوشاني شده ~ مقاومت ساخته شده با نشاندن پوسه نازک فلزي با مقاومت زياد بر روي سطح شيشه اي ف ميله سراميکي يا لوله پلاستيکي .

metal- nitride - oxide semiconductor
نيمه رساناي فلز - نيتريد - اکسيد ~ ساختار نيمرسانايي که يک لايه عايق ( به جاي عايق گيت دي اکسيد سيليسيم که معمولاً در ساختارهاي نيمرسانا فلز - اکسيد به کار مي رود ) ~ دارد . معمولا ً ، لايه اي از ~ دي اکسيد سيليسيم ~ در نزديکترين لايه به زير ساخت سيليسيمي ، همراه بالايه اي از نيتريد سيليسيم بر روي ...

metal - organic vapor - phase opitaxy
رونشاني فلز - آلي بخار - فاز ~ تشکيل يک لايه رذونشستي باواکنشهاي شيميايي بين عناصر گازي سازنده ي لايه . براي نشاندن اينديم وگاليم گازهاي واکنش دهنده قليايي و در فسفر و آرسنيک ، گازها اسيدي هستند .

metal - oxide resistor
مقاومت اکسيد - فلزي ~ مقاومت پوسه فلزي که در آن دي اکسيد فلزي مانند اکسيد قلع همانند پوسه اي بر روي زير ساخت عايق نشانه مي شود .