microcode

microcomputer

ريز کامپيوتر ~ 1. کامپيوتري با واحد پردازش مرکزي ( CPU ) که يک ريز پردازنده است . مثلاً کامپيوترهاي شخصي ( PC) و ايستگاههاي کاري مهندسي ~ 2. ممکن است اين واژه به يک ريز کنترل کننده نيز اطلاق شود.

microcontroller

ريز کنترل کننده ~ مدار مجتمع يکپارچه اي با واحد پردازش مرکزي کامل ( CPU ) و حافظه نيمرساناي کافي ( eprom , eeprom ~ ,ram , rom ) و قابليت ورودي / خروجي ( i/o ~ ) که مي توان آن را معادل ( کامپيوتري روي يک تراشه ) در نظر گرفت . به دليل محدوديت حافظه ، معمولاً از MCU به جاي کاربردهاي پردازش داده در کن ...

microdensitometer

ريز چگالي سنج ~ چگالي سنج داراي حساسيت بالا که در طيف نگحاري براي آشکار سازي خطوط طيف بسيار باريک بر روي نگاتيو با چشم غير مسلح به کار برده مي شود .

microelectromechanical systems

سيستمهاي ريز الکترومکانيکي ~ رده اي از ماشينها ، محرکها و حسگرهاي کوچک سازي شده که با ريز ماشينکاري و از سيلسيم ساخته مي شوند . محصولات عملي که امروزه به عنوان MEM ساخته مي شوند شامل شتاب سنجها ، انژکتورهاي سوخت ، نازلهاي فوران جوهر و حسگرهاي فشار هستند .

microelectronics , micro miniaturization

ريز الکترونيک ، ريز کوچک سازي ~ فناوري ساخت و به کارگيري قطعات و مدارهاي الکترونيکي در بسته هاي بسيار کوچک با استفاده از مدارهاي مجتمع يا روشهاي ساخت ويژه ديگر .

microfarad

ميکروفاراد ~ يک ميليونيم فاراد .

microhenry

ميکروهانري ~ يک ميليونيم هانر ي .

microohm

ميکرواهم ~ يک ميليونيم اهم .

micro lithography

ميکروليتو گرافي ~ فرايند ف نوشتن الگوهاي نازک - خط بر روي سطح يک پولک نيمرسانا براي ساختن يک مدار مجتمع شکل دقيقي از ليتوگرافي مي تواند خطوطي با پهناي ميکرومتري بر روي زير ساخت پوشيده شده با ماده مقاوم در برابر نور به وجود آورد . ماده ي مقاوم در برابر نور از طريق پوششي در معرض نور فرابنفش ، پرتو ال ...

microlock

ريز قفل ~ سيستم قفل حلقه فاز براي ارسال و دريافت اطلاعات به طريق راديويي با پهناي باند کاهش يافته . از آن در ردپايي ماهواره ها و سنجش از راه دور داده ها به ايستگاههاي زميني در فاصله هايي در خط ديد يکديگر به مسافت 4800 km ~ استفاده مي شود .