micromachining


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ريز ماشينکاري ~ توليد حسگرها و محرکها ي با ابعادي در مقياس ميکرومتر با استفاده از روشهاي توليد مدارهاي مجتمع ، مراحل توليد شامل پوشيده سازي فتوليتوگرافيکي ، نشاندن و زدودن شيميايي مي شود . در ميان قطعاتي که به عنوان نمونه هاي تحقيقاتي و آزمايشگاهي ساخته شده اند مي توان به موتورهاي الکتريکي و حتي يک وسيله نقليه بسيار ريز اشاره کرد. محصولات عملي که اکنون در حال توليد هستند عبارتند از شتاب سنجها حسگرهاي فشار ، انژکتورهاي سوخت و نازلهاي جوهر افلشان . بيشتر اين قطعات از سيليسيم يا الومينيمنشانده شده بر روي سيليسيم ساخته مي شوند . ولي از الماس نيز به عنوان ماده ي خام استفاده ~ شده است . اين فرايند به دو دسته حجمي و سطحي تقسم مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت micromachining معنی micromachining معنی micromachining به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک micromachining در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
micrometeorite
ريز شهاب سنگ ~ ذره غبار ريز ، معمولاً مرکب از آهن و سيليکات ، همانند شهاب سنگهاي بزرکتر، که در منظوم9ه شمسي پراکنده شده اند . اين ذره معمولاً کوچکتر از آن است که صدمه فيزيکي به ساختار فضا پيما بزند ، اما در سطوحي که در معرض آن قرار دارند . اثر خوردگي ايجاد مي کند و براي فضانوردان حفاظت نشده نيز امک ...

micrometer
ميکرو متر ~ يک ميليونيم متر ، واحدي که امروزه براي بيان طول موج نور به کار مي رود . نور مرئي در محدوده اي از حدود 0/4 براي بنفش تا 0/75 براي قرمز است از انگستروم نيز براي تعريف طول موج نور استفاده مي شود 1A ~ برابر با 10 به توان منفي چهار است . بنابر اين 1 برابر با 10000A است . آن را ميکرون نيز مين ...

micromho
ميکرو مهو ~ يک ميليونيم مهو .

micro micro
ميکرو ميکرو ~ پيشندي که نشان دهنده يک ميليونيم ميليونيم يا 10 به توان 12 است . اکنون آن را پيکو مي نامند.

microminiaturization
ريز کوچک سازي ~ فرايند تبديل مدارهاي مجزا يا هيبريد به مدارهاي مجتمع .

micromotor
ريز موتور ~ موترو کوچک سازي شده که با فرايند ريز ماشينکاري ساخته مي شود و با نيروي الکترو ستاتيکي به جاي نيروي الکترو مغناطيسي کار مي کند . انواع آزماشکاهي آن داراي ابعاد 0/1 تا 0/2 mm ~ هستند و ارتفاعي در حدود 4 تا 6 دارند . انتظار مي رود که کاربردهايي در ابزارهاي پزشکي پيدا کنند .

micron
ميکرون ~ يک ميليونيم متر . اين واژه با توافق بين المللي در سال 1967 ، بر اي تعريف طول موج تور و ضخامت لايه هاي نازک به ار گرفته شده امروزه واژه ميکرومتر ترجيح داده مي شود .

microoptics
ميکرو اپتيک ~ فناوري ساخت و به ارگيري قطعات نوري توليد شده با بسته بنديهاي بسيار کوچک با استفاده از روشهاي توليد مدار مجتمع يا روشهاي خاص ديگر .

microphone , mike
ميکروفون ، ميک ~ تراگردان الکترواکوستيکي که به امواج صفر پاسخ مي دهد و امواج الکتريکي معادل آن را مي سازد .

microphone boom
پايه ي ميکروفون ~ بازوي بالا نگهدارنده ي ميکروفون که آن را در محدوده ي صدايي که بايد دريافت کند و خارج از ديد دوربين تلويزيوني نگه مي دارد .