microprocessor


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ريز پردازنده ~ 1. واحد پردازش مرکزي ( cpu ) ~ ساخته شده بر روي تراشه مدار مجتمع بزرگح شامل عناصر پايه ي محاسبه ، منطق و کنترل کامپيوتر که براي پردازش داده ها ضروري هستند . ~ 2. آي سي که دستورالعملهاي کد شده را مي پذيرد . دستورالعملهاي دريافتي را اجرا مي کند . و سيگنالهايي ارائه ميدهد که نشان دهنده وضعيت داخلي آن هستند . اين دستور العملها مي توانند به طور داخلي وارد يا ذخيره شوند MPU بايد با تراشه هاي جانبي ديگري مانند قطعات منطقي ورودي / خروجي ( I/O ) و حافظه نيمرسانا تجهيز شود تا بتواند نيازمنديهاي کامپيوتر را بر آورده کند MPU هابه قطعات 4 بيتي ، 8 بيتي ، 16 بيتي ، و 32 بيتي دسته بندي مي شوند . که امروزه ناخدهاي 16 بيتي و 32 بينتي با فرايند CMOS ~ ساخته مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت microprocessor معنی microprocessor معنی microprocessor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک microprocessor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
micropump
ريز پمپ ~ پمپ کوچک سازي شده اي که با روشهاي ريز ماشينکاري ساخته مي شود و جزو گروه ريز محرکها است . ديافراگمها مي توانند با استفاده از پوسه هاي پيزو الکتريک ، نيروهاي الکتروستاتيک يا انبساط حرارتي حرکت کنند . ريز پمپها مي توانند در تحقيقات پزشکي کاربرد داشته باشند .

microrad
ميکروراديان ~ يک ميليونيم راديان .

micro radiography
ريز پرتونگاري ~ پرتونگاري اجسام کوچکي که جزئيات آنها براي مشاهده با چشم غير مسلح و بزرگنمايي فوري تصوير منفي حاصل بسيار ريز است .

microradio0meter
ريز تابش سنج ~ تابش سنجي که توان تابشي ضعيف را اندازه گيري مي کند . در داخل آن يک ميکروفيل نگهداشته شده و مستقيماً روي پيچک متحرک گالوانومتر نصب مي شود .

microreflectometer
ريز بازتاب سنج ~ بازتاب سنجي که بارتابش سطوح بسيار کوچکي از تصوير را اندازه کيري مي کند.

microrem
ميکرورم ~ يک ميليونيم رم .

microroentgen
ميکرورونتگن ~ يک ميليونيم رونتگن ~ .

microsecond
ميکرو ثانيه ~ يک ميليونيم ثانيه .

microsesimograph
ريز لرزه نار ~ لرزه نگار داراي امکان ثبت .

microsensor
ريز حسگر ~ حسگر بسيار ~ ريز که باروشهاي ريز ماشينکاري ساخته مي شود و از گروه ريز محرکهاست . يک نمونه از آنها زا يک زوج ميله تا شده تشکيل مي شود که بر اي حرکت ارتعاشي با ساختار سانه اي الکتروستاتيکي تنظيم شده است . ريز حسگرها مي توانند کاربردهايي در پزشکي داشته باشند .