microwatt circuit

اطلاعات بیشتر واژه

اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مدار ميکروواتي ~ مدار ميکرو تواني که عناصر مجزاي آن تنها چند ميکرووات توان مصرف مي کنند . اين مدارها معمولاً با فناوري نفوذ مسطح و فناوري پوسه - نازک نشانده بر روي پولک سيليسيمي ساخته مي شوند .
مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت microwatt circuit معنی microwatt circuit معنی microwatt circuit به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک microwatt circuit در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
microwave acoustics , microsonics
آکوستيک ريز موج ، ريز صوت شناسي ~ شاخه اي از آکوستيک که به موجهاي آکوستيکي عبور کننده از سطح يک ماده جامد يا ببسامدهاي ريز موج مي پردازد .

microwave alrimerer
ارتفاع سنج ريز موج ~ ارتفاع سنجي که در طيف ريز موج عمل مي کند . نسخه 13/9 GHZ آن در سفينه فضايي اسکاي لب تغييراتي تا 110 km را در سطح اقيانوسها ، متناظر با تغييرات گرانش درکف اقيانوس ، آشکار مي کند .

microwave antenna
آنتن ميکروموج ~ ترکيبي از يک موجبر سرباز و يک باز تابنده سهموي يا شيپور ، براي دريافت و ارسال باريکه هاي سيگنال ريز موج در ايستگاهها ي ترکار کننده ي ريز موج .

microwave beacon system
سيستم راهنماي ريز موج ~ سيستمي که شامل يک پرسشگر و يک تراپاسخگر خودکار است که به سيگنال respond interrogation ~ پاسخ مي دهد و پاسخ رمز شده اي که موقعيت transponeder ~ را روي صفحه نمايشگر موقعيت رادا ر( ppi ) مشخص مي کند ، ارسال مي شود . از اين سيستم در کنترل ترافيک هوايي هواپيماهاي تجاري استفاده مي ...

microwave circuit
مدار ريز موج ~ مداري که در بسامدهاي ريز موج کار مي کند .

microwave counter
شمارنده ريز موج ~ شمارنده اي که بسامد را در طيف ريز موج با شمارش چرخه ها به ازاي فاصله زماين دقيق و تبديل شمارش به مقدرا بسامد متناظر بر حسب گيگاهرتر اندازه گيري مي کند و روي صفحه نمايش ديجيتال نشان مي دهد .

microwave delay line
خط تاخير ريز موج ~ قطعه ي غير فعال حالت جامد کوچکي که تاخير زماني قابل کنرل در يک خط سيگنال ريز موج اعمال مي کند .

microwave detector
آشکار ساز ريز موج ~ قطعه اي که ب حضور تابش ريز موج با تغيير مقاومت با يکي ديگر از پارامترهاي الکتريکي خود واکنش نشان ميدهد . يک نوع ابتدايي آن آشکار ساز بلوري است . نوع ديگر bolometer است که ~ بر اساس مشخصه مقاومت حساس به دماي يک barretter ~ يا ترميتور عمل مي کند .

mecrowave diathermy
دياترمي ريز موج ~ دياترمي عمل کننده در بسامدهاي طيف ريز موج معمولاً در 2/45 ghz براي حرارت دادن به بافتهاي عميق در کاربردهاي پزشکي .

microwave diode
ديود ريز موج ~ ديودي که در اصل براي عمل کدرن در بسامد هاي ريز موج به کار برده مي شود . مثل ديود هاي باريت ، گان ~ ، ايمپات ، LSA تراپات و ورکتور ، همه اين ديودهاي ريز موج انرژِ DC ~ را مستقيماً به انرژِ ريز موج تبديل مي کنند .