migration


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
خزش ~ 1. حرکت کنترل نشده ي فلزي خاص، به ويژه نقره از مکاني به مکان ديگر که معمولاً با اثرات نامطلوبي مانند اکسيد شدن يا خوردگي همراه است و مي تواند مشکلات جدي در بردهاي مدار چاپي که اتصالهاي نقره اي صفحه طلا دارند ،ايجاد کند؛ در اين مورد نقره در داخل صفحه طلايي حفاظت کننده حرکت مي کند. 2. حرکت بارها در درون ماده نيمرسانا ، با نفوذ يارانش حاملهاي بار يا اتمهاي يونيده . 3. حرکت آسيب ديدگي بلور در داخل بلور نيمرسانا تحت تأثير دماي بالا ،تنش يا اعمال دائم ميدان الکتريکي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت migration معنی migration معنی migration به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک migration در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
mil
ميل ~ 1. واحد اندازه گيري زاويه اي . يک ميل حقيقي زاويه اي است که با قوسي به طول يک هزارم شعاع معين مي شود . در کاربردهاي عملي ميل را 1 بر روي 6400 ( به جاي 1 بر روي 6283 ) 360 درجه فرض کنند . 2. يک هزارم اينچ ، 0/00254cm ،25/4 ميکرومتر يا 25/4×10 به توان A 4 .

MIL
مخفف تعريف نظامي که جانشين تعاريف لشد شده است .

mile
مايل ~ واحد طول ،برابر با 5280ft يا 1/609344KM .

miller cod
رمز ميلر ~ رمزي که به طور داخلي در بعضي از کامپيوترها به کار برده مي شود و در آن 1 دودويي با تغيير وضعيت در وسط بيت (يا بالا يا پايين ) و 0 دودويي بدون تغيير وضعيتي به دنبال 1 نشان داده مي شود . تغيير وضعيت بين بيتها 0 هاي متوالي را نشان مي دهد. در اين رمز طولاني ترين زمان ممکن بدون تغيير وضعيت دو ...

miller effect
اثر ميلر ~ افزايش ظرفيت خازني مؤثر کاتد شبکه ي لامپ خلأ در اثر بار القا شده الکتروستاتيکي به شبکه به وسيله آند و از طرق ظرفيت خازني آند- شبکه .

miller integrotor
انتگرال گير ميلر ~ شبکه ي شارژ شونده ي خازن - مقاومتي که تقويت کننده اي بره بالا دارد که خازنها را موازي مي کند. از آن براي ساختن ولتاژ زماني خطي استفاده مي کنند .

milli-
ميلي ~ پيشوند نشان دهنده ي 10 به توان 3- يا يک هزارم .

milliammeter
ميلي آمپر سنج ~ آمپر سنجي که مقياس آن براي نشان دادن مقادير جريان بر حسب ميلي آمپر درجه بندي شده است .

milliampere
ميلي آمپر ~ يک هزارم آمپر .

milliampere- hour
ميلي آمپر ساعت ~ يک هزارم آمپر - ساعت .