minute


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
دقيقه ~ واحد زممان ، بربر با 60 ثاينه .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت minute معنی minute معنی minute به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک minute در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Minuteman II
مينوتمن 2 ~ موشک بالستيک نيروي هوايي آمريکا که براي حمل کلا هکهاي هسته اي طراحي شده بود ، اما براي حمل ماهواره هاي گردان به دور زمين ( LEO ) تغيير داده شد.

Mips
ام اي پي اس ~ مخفف ميليون دستورالعمل در ثانيه million instructions per second ) معياري براي عملکرد کامپيوتر .

mirror -reflection
پژواک بازتابش آينه اي ~ پژواک راداري که بازتابشهاي چندگانه را مانند بازتابش از اطراف يک حامل هواپيما يا هر سطح بزرگ ديگر و قبل از بازتابيدن از يک هدف مجاور ، مي پذيرد .

Mis
ام اي اس

mismatch
عدم تطبيق ~ شرايطي که در آن امپدانس منبع منطبق با برابر با امپدانس بار يا خط انتقال متصل به آن نباشد .

missile
موشک ~ جسمي که پرتاب مي شود . رانده مي شود يا به بيان ديگر به سوي هدفي در داخل آب يا هوا هدايت مي شود با وجود آن که از موشک اغلب براي تخريب يا نابودي هدف استفاده مي شود مي تواند کاربردهايي در عکسبردار شناسايي ، آشکارسازي و اندازه گيري هواشناسي داشته باد . اگر بتوان خط سير موشک را پس از پرتاب آن با ...

misile acquisition
جمع آوري اطلاعات موشک ~ فرايند شناسايي موشک بر روي صفحه رادار جوينده و رديابي کردن آن براي تعيين برد ، جهت و ارتفاع آن اين اطلاعات براي هدف گيري و آتش کردن اسلحه هاي دفاعي لازم است . جممع آوري اطلاعات هدف را قفل کردن نيز مي نامند .

missile decoy
موشک گمراه کننده ~ وسيله اي که موشک در حال پرواز را شبيه سازي مي کند تا توجه رادار و آتش دشمن را به خود جلب کند و امکان نفوذ بمب افکنها يا ساير سلاحها را افزايش دهد .

missile plume
پر موشک ~ ناحيه اي از امواج الکترود مغناطيس و اغتشاشهاي ديگر که موشک را در حين حرکت دنبال مي کند و آشکار سازي آن را آسانتر مي سازد .

missile range
برد موشک ~ ناحيه يا منطقه علامت گذاري شده براي آزمايش موشک تحت بررسي .