missing - pulse detector


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
آشکار ساز پالس گم شده ~ مدار آشکار سازي که عدم حضور يک پالس را با مقايسه انژي پالسهاي ورودي با انرژي از پيش فرض شده پالسهاي عادي يا با مقايسه انرژِ موجود در هر پالس با يک ولتاژ DL از پيش تعيين شده آشکار مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت missing - pulse detector معنی missing - pulse detector معنی missing - pulse detector به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک missing - pulse detector در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
mission
ماموريت ~ وظيفه يا هدف معين شده براي يک شخص يا گروه يا نظامي ، ناوبري يا عملکرد فضايي .

ministry of international trade and industry
ام آي تي آي ~ مخفف وزارت بازرگاني و صنايع بين المللي .

mixed highs
بسامد - بالاهاي مخلوط شده ~ مولفه هاي بسامد - بالاي سيگنال که براي بازسازي تصوير بي رنگ در تلويزيون رنگي به کار برده مي شوند .

mixer
مخلوط کننده ~ 1. قطعه اي با دو يا چند ورودي معمولاً قابل تنظيم و يک خروجي مشترک . اين قطعه سيگنالهاي صوت و تصوير مجزا را به طور خطي در شرايط مورد نظر ترکيب مي کند تا يک سيگنال خروجي توليد کند . ~ 2. طبقه اي در گيرنده سوپر هترودين که در آن سيگنال RF ~ مدوله نشده ي ورودي با سيگنال RF نوسان ساز محلي ت ...

mixer transistor
ترانزيستور مخلوط کننده ~ ترانزيستوري که فقط وظيفه تبديل بسامد بدل را در گيرنده سوپر هترودين انجام مي دهد . نوسان ساز محلي جداگانه اي تغذيه توان يا ولتاژ اين ترانزيستور را تامين مي کند .

mixing
مخلوط کردن ~ ترکيب دو يا چند سيگنال ، مانند خروجي چندين ميکروفون .

mixing amplifier
تقويت کننده مخلوط کردن ~ تقويت کننده اي که يک ورودي براي به کار گيري دو يا چند سيگنال تفاضلي و يک خروجي مشترک دارد که سيگنال مرکب مي دهد .

MINP
ام ان پي ~ استاندارد بين المللي فشرده سازي داده ها ، مانند MNPS ~ .

mobile phone , car phone
تلفن سيار ، تلفن خودرو ~ تلفني که به طور موقت داخل وسيله نقليه نصب مي شود ~ و از باتري وسيله نقليه براي تغذيه استفاده مي کند .

mobile station
ايستگاه سيار ~ ايستگاه راديويي براي عملکرد در مواقعي که وسيله نقليه کشي يا هواپيمايي داراي تلفن سيار در حال حرکت يا توقف در نقاط نا معين است .