mode locking


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
قفل حالت ~ قفل کردن حالتهاي کاواکي داخلي ليزر پالسي در فاز و دامنه مناسب براي تقسيم هر پالس به قطاري از پالسهاي بسيار تيز با فاصله هاي برابر .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت mode locking معنی mode locking معنی mode locking به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک mode locking در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
modem ( modulator - demodulator )
مودم ~ ترکيب مدوله کننده و مدوله کننده اي که در دو انتهاي خط تلفني قرار مي گيرد تا اطلاعات ديجيتال بايتري را به سيگنالهاي صوتي مناسب براي ارسال از طريق خط تلفن و بر عکس ، تبديل کند . با استفاده از يک خط دو سيمه در هر زمان فقط مي توان ارسال را در يک جهت ( يک طرفه يا نيمه دو طرفه ) انجام داد . با است ...

mode purity
خلوص حالت ~ 1. نسبت توان موجود در موج جلو رونده يک حالت مطلوب به توان کل موجود در موجهاي جلو رونده تمام حالتها. ~ 2. گستره اي که در دهانه لامپ ATE ~ تبديل حالت نا مطلوب وجود ندارد .

mode separation
جدا سازي حالت ~ اختلاف بسامد بين حالتهاي تشديدگر نوسان در نوسان ساز ريز موج .

mode shift
جابجايي حالت ~ تغيير در حالت عملکرد مگنترون در فاصله زماني پالسها .

mode skip
جهش حالت ~ خطاي مگنترون در توليد پالسها متوالي .

modifier
تصحيح کننده ~ کميتي که مي تواند نشاني عملکرد را در کامپيوتر تغيير دهد . مانند cycle index ~ .

modify
تصحيح ~ م1. تغيير نشاني عملکرد در دستورالعمل کامپيوتر ~ 2. تغيير زير روال کامپيوتري بر طبق پارامتر تعريف شده .

modular construction
ساختار تکه اي ~ قطعه ~ ، مدار يا سيستمي که در پوششي با ابعاد استاندارد و به گونه اي بسته بندي شده است که مستقيماً مي توان آنر را با محصولات ديگري با همان قالب بسته بندي عوض کرد . اتصالها يا پايه ها ي ورودي ف خروجي و تغذيه داراي عملکردهاي معيني هستند . تا در صورت خراب آنها يا تغيير در طرح مدار داخلي ...

modulate
مدوله کردن ~ تغيير دامنه ، بسامد يا فاز يک موج يا سرعت الکترونهاي يک باريکه الکتروني به شيوه مختلف .

modulated amplifier
تقويت کننده مدوله شده ~ طبقه تقويت کننده اي در فرستنده که سيگنال مدوله کننده به حامل مدوله شونده اعمال مي شود .