نمايشگر ، ناظر ~ 1. ~ ابزاري که به طور پيوسته يا با فاصله هاي زماني شرايطي را اندازه گيري مي کند که بايد در حدود از پيش تعريف دشه اي نگه داشته شود . مانند تصويرهاي بر داشته شده با دوربين تلويزيوني ف صداي برداشته شده با ميکروفون در استوديو راديو يا تلويزيون ، کميت متغيري در سيستم کنترل فرايند خودکار ، ارسال يک کانال يا باند مخابراتي يا موقعيت هوا پيما در حال پرواز . ~ 2. آنکه نمايشگر را مي بيند .
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نتلغت نامه شغل نتمشاوره شغلی و تحصیلی شغل نتmonitorمعنی monitorمعنی monitor به فارسیلغت نامه برق و الکترونیکواژگان تخصصی برق و الکترونیکاصطلاحات تخصصی برق و الکترونیکمخفف های تخصصی برق و الکترونیکmonitor در برق و الکترونیک