multiple - beam klystron


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
کلايسترون چند باريکه اي ~ کلايستروني که تعدادي تفنگ ارکتروني دارد که هر کدام باريکه خود را توليد مي کنند و با ترتيب شکافهاي RT خود واکنش نشان مي دهند تمام باريکه ها در انتها روي يک کلکتور مشترک از بين مي روند در نتيجه هر بخش از باريکه مانند يک کلايسترون معمولي عمل مي کند و باريکه ها با فاز قفل شده هر کدام در توان خروجي سهم دارند . به طوري که با استفاده از کلايسترونهاي جداگانه به راحتي نمي توان به چنين تواني دست يافت .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت multiple - beam klystron معنی multiple - beam klystron معنی multiple - beam klystron به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک multiple - beam klystron در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
multiple - break contacts
اتصالهاي چند قطعي ~ اتصالهاي منظم شده به گونه اي که با باز شدن آنها مدار به دو يا چند قسمت تقسيم مي شود .

multiple - carrier time - divisionmultiaccess
تقسيم زماني حامل - چند گانهخ با دسترسي چند گانه ~ سيستم مخابراتي که ازحاملهاي ~ TDMA با سرعت - شليکخ پايين به طور اشتراکي استفاده ميکند اين سيستم راه حل ميانه اي بين TDMA تک حامل با عيب توان قله و FDMA با عيب عدم انعطاف پذيري مديريت ترافيک است .

multiple circuit
مدار چند گانه ~ مداري که در آن دو يا چند مدار مجزا ~ يا مختلف به طور موازي به منبع سيگنال يا توان مشترک متصل مي شوند .

multiple course
رشته چند گانه ~ يکي از خانواده خطوط موقعيت تعريف شده در سيستم ناوبري که هر کدام از آنها را مي توان به عنوان يک رشته خط انتخاب کرد.

multiple electron- beam lithography
ليتوگرافي باريکه الکتروني چند گانه ~ شکل پيشرفته اي از ليتوگرافي باريکه الکتروني که در آن يک باريکه الکتروني به صدها باريکه تقسيم مي شود . به طوري که سيستم مي تواند به طور همزمان عمل زدودن مدار بندي تمام مدارهاي مجتمع روي يک پولک را انجام دهد . باريکه تک وقتي که به يک صفحه فلزي با سوراخهاي زياد مي ...

multiple modulation
مدوله کردن چند گحانه ~ مدوله کردني که در آن موج مدوله شده از يک فر ايند به موج مدوله کننده براي فرايند بعدي تبديل مي شود . در نتيجه در يک سيستم مدوله کردن پالس - موقعيت مدوله شده دامنه يک يا چند سيگنال موقعيت زير حاملهاي پالسي مربوط به خود را مدوله مي کنند ~ که با فاصله زماني از يکديگر قرار دارند و ...

multiple plug
قطعه اي که داخل پريز ديواري قرار مي گيرد تا براي چند خروجي استفاده شود .

multiple scattering
پراکندگي چند گانه ~ پراکندگي که در آن جابجايي نهايي برابر با جمع برداري تعداد زيادي جابجايي کوچک است . پراکندگي چندگانه بيشتر از پراکندگي تک يا مجموع است .

multiple sound track
شيار صدا چند گانه ~ گروهي از شيارهاي صداي چاپ شده در مجاورت يکديگحر روي پايه مشترک که مشخصات مستقل اما رابطه زماني مشترکي دارند مانند ضبط صداي استريوفونيک .

muiltiple - speed foating action
کنش شناور چند ساعته ~ سيستم بردي که دو ايستگاه پالس همزمان نزديک به يکديگر دارد . نمايانگر هواپيما تنظيمهاي اختلاف زماني از پيش تعيين شده ي متعددي دارد که با آنها مي تواند تعدادي از شيارهاي تقريباً موازي را شناور کرد.