multipoint line


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
خط چند نقطه اي ~ خط يا مدار مخابراتي که ايستگاههاي متعددي را به يکديگر متصل مي کند و به طور معمول از روش فراخواني براي نشاني دهي هر کدام از پايانه هاي متصل استفاده مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت multipoint line معنی multipoint line معنی multipoint line به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک multipoint line در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
multipolar
چند قطبي ~ ويژگي دارا بودن بيش از يک زوج قطب مغناطيسي ~ .

multipole moment
گشتاور چند قطبي ~ اندازه اي از بار ، جريان و توزيع مغناطيسي سيستمي از ذرات .

multiport network
شبکه ~ چند درگاهي ~ شبکه ي داراي بيش از يک درگاه .

multipositon action
حرکت چند وضعي ~ عملکرد کنترل خوکاري که در آن عنصر کنترل نهايي به يکي از سه يا چند موقعيت از پيش تعيين شده حرکت مي کند که هر موقعيت متناظر با مقدار معين محدوده اي از مقادير متغير کنترل شده است .

multiprocessing
پردازش چند گانه ~ محاسبه همزمان يا با فاصله دو يا چند برنامه با يک کامپيوتر .

multiprogramming
برنامه نويسي چند گانه ~ برنامه نويسي که امکان انجام دو يا چند عمليات حسابي يا منطقي را با يک کامپيوتر به طور همزمان يا بر اساس اشتراک زماني فراهم مي کند . -

multiquantum- well structure
ساختار چاه - چند کوانتومي ~ قطعه ساخته شده به صورت پشته اي از لايه هاي چاه کوانتومي که هرکدام از کوانتومهاي آن به طور مکانيکي الکترونها و حفره ها را به نام دام مي اندازد اين ساختار چندلايه معمولاًَ از لايه هاي بسيار نازک ( کمتر از 20 ) گاليم آرسنيد ( GaAS ~ ) و آلومينيم گاليم آرسنيد ( AIGaAs ) متوا ...

multisegment magnetron
مکنترون چند قسمتي ~ مگنتروني که آند آن با شيارهايي موازي محو آن به بيش از دو قسمت تقسيم شده باشد.

multistation access unit
واحد دسترسي چند ايستگاهي ~ رساناي سيمي در شبکه هاي محلي ( LAN ) حلقه - توکن ، که تا هشت ايستگاه به آن متصل مي شود .

multithreaded processor
پرادشگر چند قسمتي ~ پردازشگر کامپيوتري که به تعداد زيادي پرداشگر مجازي تقسيم مي شود . که هر کدام مي توانند وظايفي را به طور همزمان با درخواست داده هاي جديد در حين انتظار براي دريافت داده ها قبلي انجام دهند . بعد از درخواست داده هاي لازم براي تکميل آن وظيفه اول خود را کنار ميگذارد و مشغول انجام وظيف ...