negative modulation

negative picture phase

فاز تصوير منفي ~ فاز سيگنال تصوير که نوسان ولتاژ سيگنال در آن در جهت معکوس با افزايش درخشندگي است .

negative plate

صفحه منفي ~ صفحه داخلي که به قطب منفي باتري انباره اي متصل مي شود . الکترونها از قطب منفي و از طريق مدار بار خارجي به سمت مثبت جاري مي شوند .

negative reactance

راکتانس منفي ~ خودالقايي منفي که مشخصه ي آن پاسخي است که راکتانس آن با افزايش بسامد ، افزايش مي يابد يا خازني منفي که راکتانس آن با افزايش بسامد کاهش مي يابد . بنابر اين براي تشخيص راکتانس منفي بايد مقدرا آن را در چند بسامد اندازه گرفت .

negative resistance

مقاومت منفي ~ مقاومتي که مقدار آن با افزايش جريان زياد مي شود و سبب کاهش افت ولتاژ در دو سر آن مي شود . اين ويژگي مشخصه بعضي از قطعات و مدارهاي نيمه رسانا است .

negative - resistance oscillator

نوسان ساز مقاومت منفي ~ نوسان سازي که مدار تشديد تنظيم شده ي موازي آن به يک قطعه دو پايه با مقاومت منفي متصل شده باشد.

negative - resistance region

ناحيه مقاومت منفي ~ ناحيه عملکردي که در آن با افزايش ولتاژ ، جريان کاهش مي يابد . .

negative temperature coffecient

ضريب دمايي منفي ~ مشخصه ماده اي که مقاومت آن بادما کاهش مي يابد . کربن ضريب مقاومت منفي دارد ولي تمام فلزات و اغلب آلياژهاي فلزي داراي ضريب دمايي مثبت ( PTC ) مقاومت هستند .

negative terminal

قطب منفي ~ قطب باتري يامنبع ولتاژ ديگحري که الکترونهاي آن بيشتر از مقدار عادي باشد . الکترونها از قطب منفي و از طريق مدار خارجي ، به سمت پايه مثبت جاري مي شوند .

negative - transconductance oscillator

نوسان ساز ترارسانايي منفي ~ نوسان سازي که خروجي آن بدون جابجايي فاز به ورودي آن تزويج شده باشد . شرط فاز لازم براي نوسان با ترارسانايي منفي قطعه ، بر آورده مي شود .

negative - true logic

منطق منفي - درست ~ سيستم منطقي که در آن ولتاژ نشان دهنده 1 منطقي مقدار کمتر يا منفي تر نسبت به ولتاژ نشان دهنده ي 0 منطقي دارد بيشتر گذرگاههاي I/O ورودي / خروجي موازي براي يکسان سازي سازماندهي مدارهاي منطقي از منطق منفي استفاده مي کنند .