network analyzer


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تحليلگر شبکه ~ 1. کامپيوتري که در آن شبکه هاي خطوط قدرت يا سيستمهاي فيزيکي ديگر شبيه سازي مي شوند تا بتوان راه حلهايي براي رفع اشکالهاي آنها پيش از ساخت واقعي پيدا کرد . 2. تحليلگر RF که اندازه گيريهاي دقيقي از دامنه فاز تاخير گروه هر يک از دو سيگنال را نسبت به سيگنال مرجع انجام مي دهد . همچنين مي توانند امپدانس و ادمينانس را در محد وده بسامدي گسترده اي اندازه گيري کنند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت network analyzer معنی network analyzer معنی network analyzer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک network analyzer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
network bridge
پل شبکه ~ 1. مداري که در داخل شبکه محلي ( LAN ) اما نه در محلي کاربر قرارداده شده است . و سيگنالهاي صدا را از مکانهاي مختلف براي کنفرانس از راه دور صوتي به يکديگحر مرتبط مي کند . 2. در شبکه محلي ( LAN ) انتقالي بين شبکه هايي مختلف .

network constant
ثابت شبکه ~ يکي از مقادير مقاومت ، القاکنايي اندوکتانس متقابل يا ظرفيت خازني تشکيل دهنده شبکه .

neural network
شبکه عصبي ~ مدار الکترونيکي که عملکردهاي شبکه اي از نرونها و اکسونهاي زنده را مانند انچه که در مغز وجود دارد . شبيه ساز ي مي کند .يا نمايش مي دهد اين شبکه شامل عناصر قابل تنظيمي با اتصالهاي خروجي است که به شبکه اي يا عناصر مشابه متصل مي شوند . برنامه ريزي عناصر قابل تنظيم مي تواند شبکه را براي انجا ...

neuroelectricity
الکتريسيته عصبي ~ جريان يا ولتاز توليد شده در سيستم عصبي .

neuroengineering
مهندسي عصبي ~ حوزه اي زا تحقيقات در باره ساختمان شبکه هاي عصبي مصنوعي ( ANN ) ~ براي انجام فعاليتهايخاص . اهداف اين مهندسي به طور خاص شامل طراحي مدارهاي الکترونيکي و نوري بر اساس مدلهايي از شبکه هاي عصبي و نوشتن نرم افزار کاربردي آن است .

neuron
نرون ~ سلول عصبي زنده

neutral
خنثي ~ ويژگي داشتن تعداد الکترونها و پرتونهاي برابر ~ در شرايط عادي بار الکتريکي ندارد .

neutral - density filter , gray filter
فيلتر چگالي ~ - خنثي ، فيتر خاکستري ~ فيتر نوري که شدت نور را بدون تغيير قابل ملاحظه اي در رنگ آن کاهش دهد .

neutral ground
زمين خنثي ~ اتصال زميني که به رساناي خنثي يا نقطه خنثي يک خط قدرت تراتسفورماتور ، موتور ، ژنراتور يا قطعه ديگر متصل به خط برقرار مي شود .

neutralize
خنثي کردن ~ متوقف کردن بازسازي در طبقه تقويت کننده با خنثي سازي .