noise quieting


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نويزگيري ~ قابليت گيرنده در کاهش نويز زمينه با حضور سيگنال مطلوب که بر حسب دسي بل بيان مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت noise quieting معنی noise quieting معنی noise quieting به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک noise quieting در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
noise reduction
کاهش نويز ~ فرآيندي که در آن ارسال متوسط شيار صداي يک تصوير متحرک ، که در طول شيار به طور يکنواخت ضبط شده ، براي سيگنالهاي سطح پايين کاهش و براي سيگنالهاي سطح بالا افزايش مي يابد . از آنجا که نويز زمينه ناشي از شيار صدا در ارسال پايين کمتر است ، اين فرآيند نويز فيلم در حين دور کند کاهش مي دهد.

noise source
منبع نويز ~ قطعه اي که سيگنال نويز تصادفي براي آزمايش ، توليد مي کند . منابع نويز رايج ديودهاي محدود شده دمايي عمل کننده در حالت اشباع کاتدي ، ضرب کننده هاي الکتروني ديودهاي بلوري باباياس مثبت ، کلايسترون بازتابش غير نوساني و منگترون غير نوساني هستند.

noise suppressor; intercarrier noise suppressor; intertstation noise suppressor; squelch circuit
حذف کننده نويز ؛ حذف کننده نويز بين حاملي ؛ حذف کننده بين ايستگاهي ؛ مدار اسکوئلچ ~ مداري که تقويت کننده AF را به طور خودکار ، در زمان دريافت نشدن سيگنال حامل ، قطع ميکند تا نويز زمينه حذف شود.

noise temperature
دماي نويز ~ دمايي که در آن نويز حرارتي يک سيستم غير فعال بر پهناي باند واحد برابر با نويز در پايه هاي واقعي باشد. دماي مرجع استاندارد براي اندازه گيري نويز 290 K ~ است .

noise - voltage generator
مولد ولتاژ نويز ~ مولد ولتاژي که خروجي آن تابع تصادفي از زمان است.

no-load loss
تلفات بي باري ~ تلفات توان قطعه اي که با ولتاژ و بسامد نامي کارمي کند ولي توان آن به بار داده نمي شود.

nominal band
باند نامي ~ باند بسامدي که پهناي آن برابر با پهناي باند بين بسامد صفر تا حداکثر بيسامد مدوله سازي در فکس است.

nominal frequency
بسامد نامي ~ مقدار بسامد معين يک واحد بلوري که از بسامد حقيقي اندازه گيري شده در حين عملکرد قابل تشخيص است .

nominal line width
پهناي خط نامي ~ فاصله جدايي متوسط بين مرکزهاي خطوط پويش يا ضبط مجاور .

nomograph
تک نگار ~ جدولي که سه مقياس يا بيشتر دارد که معادلات را ميتوان به طريق هندسي با قطع دو مقدار معلوم و خواندن جواب در جايي که خط مقياس مقدار نامعلوم را قطع مي کند، حل کرد.