noncoherent MTI

noncoherent radiation

تابش ناهمدوس ~ تابشي که رابطه فازي معيني بين نقاط مختلف سطح مقطع باريکه ي آن وجود ندارد.

non conductor

نارسانا ~ ماده ي عايق .

noncorriosive flux

سيم لحيم غير خورنده ~ سيم لحيم عاري از اسيد و مواد ديگري که مي توانند در هنگام لحيم کاري خوردگي ايجاد کنند.

nondegenerate gas

گاز ناتبهگن ~ گاز تشکيل شده از سيستمي از ذرات که تراکم آنها براي اعمال قانون ماکسول - بولتمان به اندازه کافي کم است ، مانند مولکولها يا اتمهاي جسمي در حالت گازي ، الکترونهاي گسيل شده از يک کاتد داغ ، الکترونها و يونهاي ابر يا پلاسما ، الکترونهاي تغذيه شده به باند هدايت به وسيله سطوح دهنده در نيمرسا ...

nondestructive breakdown

شکست غير مخرب ~ شکست سد ميان گيت و کانال ترانزيستور اثر ميدان بدون ايجاد خرابي در قطعه . در ترانزيستور اثر ميدان پيوندي ، شکست بهمني در پيوند PN ايجاد مي شود.

nondestructive readout

قرائت غير مخرب ~ حافظه کامپيوتري که در آن محيط ذخيره سازي که قرائت داده هاي مطلوب را فراهم مي کند ، خودبازساز است و نياز به مدارهاي خاص براي بازسازي داده ها ندارد .

nondestructive testing

آزمايش غير مخرب ~ آزمايش با روشهايي که به مورد تحت آزمايش صدمه نمي زند يا آن راتخريب نمي کند.

nondirectional beacon

راهنماي غير جهت دار ~ راهنماي يک جهته يا فرستنده راديويي ديگري که براي استفاده با جهت ياب هوايي براي ايجاد خط موقعيت طراحي شده باشد.

nonerasable storage

ذخيره پاک نشدني ~ محيط حافظه کامپيوتري که نمي توان آن را پاک و دوباره استفاده کرد ،مانند حافظه خواندني (ROM) برنامه ريزي شده در کارخانه يا حافظه قابل برنامه ريزي ميداني (PROM ) .

nonferrous

غير فريتي ~ ماده اي که آهن نداشته باشد .