nibble


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
نيبل ~ واژه اي عاميانه که براي نشان دادن کسري از يک بابت به کار مي رود .وقتي که بايت 8 بيتي است. يک بيبل نصف بايت يعني 4 بيت است. يک بيبل معمولاً 4 بيت فرض مي شود به طوري که 4 نيبل يک بايت 16 بيتي است اين وازه ديگر چندان به کار برده نمي شود و تنها معناي آن باقي مانده است و واژه ي بايت به طور دقيق تعريف شده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت nibble معنی nibble معنی nibble به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک nibble در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
nylon
نايلون ~ پلاستيکي که به راحتي قابل ماشين کاري و قالب گير است و قدرت کشش بالا ، مقاومت زياد در برابر فشرده شدن و مقاومت بالا در برابر خوردگي دارد همچنين سطوح با شکست نور کم را تشکيل مي دهد از آن براي ساخت عايق ها و قسمتهاي مجزا کننده قطعات الکترونيکي استفاده مي شود .

Nyquist criterion
معيار نايکويست ~ پارامتري در نظريه مکانيزمهاي خود تنظيم که متناظر با تابع پاسخ هماهنگ حلقه باز است .

Nyquist diagram
نمودار نايکوييست ~ نموداري که پايداري سيستم کنترل را تعيين مي کند . اين نمودار يک منحني قطبي بسته از تابع انتقال سيستم است .

object code
برنامه هدف ~ دستورالعمهايي به زبان ماشين که در واقع با سيستم کامپيوتري اجرا مي شوند. مترجم ( کامپايلر ) برنامه هدف را از برنامه کاربردي نوشته شده به زبان سطح بالاتر مي سازد . همه برنامه ها قبل از اجرا شدن به وسيله پردازشگر ، به شکل برنامه هدف خلاصه مي شوند .

objective lens
عدسي شيئي ~ اولين عدسي در سيستم نوري يا الکترونيکي که پرتوها از آن مي گذرند .

obfect-oriented programming
برنامه نويسي شي گرا ~ در علم کامپيوتر ، روش برنامه نويسي که در آن داده ها نشان دهنده اشيا يا عناصري از سيستم و رمز تعريف کننده عمليات مجاز روي داده هاي شي همراه بايکديگر هستند اين روش برنامه نويسي امکان استفاده از مفاهيم به کار رفته در حل مسئله يا انتقال عملکرد از تابعي به تابع ديگر را فراهم مي کند ...

oblique - incidence tansmission
ارسال برخورد مايل ~ ارسال موج راديويي با زاويه اي نسبت به يونوسفر و برگشت آن به زمين ، مانند مخابرات راديويي راه دور .

obstacle gain
بهره مانع ~ نافزايش دادن شدت سيگنال دريافت شده از مسير مخابراتي راديويي طولاني که مانع کوهستاني يا منطقه اي از تپه ها در ميان راه بين آنتنهاي گيرنده و فرستنده وجود دارد . اين بهره ي مانع مقداري از تلفات مسير عادي مورد انتظار را خنثي مي کند .

occluded gas
گاز جذب شده ~ گاز جذب شده در ماده مانند گاز جذب شده در الکترودها ، نگهدارنده ها ف پايه ها و نصب لامپ خلا.

occultation
پوشيدگي ~ تداخل در دريافت سيگنالي از سفينه فضايي به زمين در اثر سد شدن آن توسط سياره ، حلقه هاي آن يا اتمسفر .