one state


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
حالت يک ~ وضعيت سلول مغناطيسي که در آن شار مغناطيسي عبوري از يک سطح مقطع معين ، وقتي که از جهت تعريف شده براي شار مثبت تعيين مي شود ، مقداري مثبت است ، وضعيت معکوس که در آن شار مغناطيسي مقداري منفي دارد ، وضعيت صفر ناميده مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت one state معنی one state معنی one state به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک one state در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
one - time - only memory
حافظه فقط يکبار ~ حافظه فقط خواندني قابل برنامه ريزي و پاک کردن با پرتو فرابنفش ( EPROM) در بسته ي دو رديفه ( DIP) پلاستيکي غير شفاف « بي پنجره» امکان برنامه ريزي مجدد آن وجود ندارد . از اين حافظه براي مواردي که محصول يا برنامه سيستم ثابت است و نيازي به تغيير ندارد ، استفاده مي شود و قيمت آن کمتر ا ...

One- to- partial-select ratio
نسبت انتخاب يک به جزء ~ نسبت خروجي 1 به خروجي انتخاب جزئي از سلول مغناطيسي .

O network
شبکه O ~ شبکه اي که از چهار شاخه امپدانسي متصل به طور سري ، براي ساختن يک مدار بسته ، تشکيل مي شود. دو نقطه مجاور به عنوان پايه هاي ورودي و دو نقطه پيوند ديگر به عنوان پايه هاي خروجي عمل مي کنند.

one- way repeater
تکرار کننده يک طرفه ~ تکرار کننده اي که سيگنالهاي در حال حرکت در يک جهت از خطوط سيمي يا فضا ، به صورت امواج راديويي ، را تقويت مي کند.

on- hook
گوشي گذاشته ~ شرايطي که با قرار گرفتن گوشي تلفن روي دستگاه آن ايجاد مي شود و مدار DC را باز و ارتباط آن را با مرکز تلفن قطع مي کند . در نتيجه حلقه جرياني به وجود نمي آيد . مرکز تلفن ، دستگاهي راکه گوشي آن گذاشته شده باشد ، قابل دسترس براي زنگ زدن فرض مي کند.

on-line
دائم ؛ پيوسته ~ واژه ي مورد استفاده براي تجهيزات جانبي که به طور مستقيم تحت کنترل واحد پردازش مرکزي است و امکان پردازش داده هاي ورودي را به محض دريافت و ارسال بي درنگ داده هاي خروجي را فراهم مي کند.

on- line data reduction
کاهش پيوسته داده ~ پردازش اطلاعات با همان سرعت دريافت آن در سيستم محاسباتي .

on / off control
کنترل روشن / خاموش ~ سيستم کنترل ساده اي که در آن قطعه تحت کنترل يا کاملاً خاموش يا کاملاً روشن است و هيچ شرايط عملکرد ميانه اي براي آن وجود ندارد .

on - off keying
کليد زني روشن / خاموش ~ کليد زني که در آن با ارسال موج مدوله ، سيگنال نشانه و با قطع آن سيگنال فاصله ساخته مي شود .

on /off switch, power switch
سوييچ روشن / خاموش و سوييچ برق ~ سوييچي که گيرنده يا دستگاه ديگري را خاموش يا روشن مي کند. در گيرنده هاي راديو تلويزيون اين سوييچ همراه با کنترل حجم صداست .