optical computer


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
کامپيوتر نوري ~ کامپيوتري بر اساس ترکيبهاي مختلفي از حافظه هاي سه بعدي نگاري ، ليزري و ذخيره انبوه براي کاربردهايي مانند پردازش سيگنالهايي با سرعت بسيار بالا، شفاف سازي تصوير و شناسايي نويسه ، بعضي از کاربردهاي ويژه آن عبارت اند از : شناسايي اثر انگشت و وضوح بخشيدن به تصاوير به دست آمده با رادارهاي دهانه - ترکيبي پهلونگر همدوس. يک سيستم نمونه از قطعه ورودي نوري ، جارو کننده تصوير و ديجيتالي سازي تشکيل مي شود کا به کامپيوتر ديجيتال متصل است. اين دستگاه کاربردهايي در پردازش ماشيني ، توسعه و تحليل سطحي ، پرتونگاري و تصاوير ديگر دارد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت optical computer معنی optical computer معنی optical computer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک optical computer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
optical computing
محاسبه نوري ~ شکلي از پردازش داده که به طور گسترده اي بر مبناي مفاهيم اپتيک فويه و سه بعدي نگاري استوار است . اين روش کاربردهايي در پردازش تصوير هاي به دست آمده از منابع صوتي الکترونيکي ، ريز موجي َ، نوري و منابع ديگر دارد . همچنين تحليل و بهبود تصاوير سطحي و پرتونگاري نيز از کار بردهاي آن است .

optical contact bond
چسبدنگي تماسي نوري ~ چسبندگي ناشي از ويژگي خاص صفحات فلزي بسيار صيقلي که هنگام فشرده شدن به يکديگر با نيروي زيادي به يکديگر مي چسبند . از اين ويژگي براي جوشکاري سرد قطعات انتقال دهنده امواج آکوستيکي در بسامدهاي ريز موج استفاده مي شود . اتصال بايد کسر کوچکي از طول موج انرژي منتقل شونده باشد .

optical coupling
تزويج نوري ~ تزويجي بين دو مدار با استفاده از باريکه نور يا مسير نوري ختم شده به تراگردانهايي در دو انتها ، براي عايق کردن دو مدار از لحاظ الکتريکي .

optical encoder
رمز گذار نوري ~ رمز گذاري که اطلاعات موقعيتي را با قطع و وصل کردن باريکه هاي نور جهت داده شده روي قطعات فتوالکتريک ، به داده ها ديجيتالي متناظر تبديل مي کند .

optical fiber
تار نوري ~ تاري شفافي ساخته شده از شيشه يا پلاستيک که قادر به ارسال سيگنالهاي نوري آنالوگ يا ديجيتال مدوله شده در نواحي مرئي و فروسرخ ، در يک سيتم تار نوري است . تار شيشه به دليل تلفات کمتر ، براي ارسال در مسافتهاي بيش از 1 کيلو متر برتري دارد . يک تار در غلاف محافظ مي تواند يک کابل نوري باشد .

optical filter
فيلتر نوري ~ فيلتري تشکيل شده از يک تکه شيشه يا ماده شفاف ديگر با عبور انتخابي که تنها محدوده اي از طول موجهاي خاص را در طيف مرئي ، فرو سرخ و فرابنفش عبور مي دهد .

optical heterodyning
هتروداين نوري ~ فرايند ترکيب کردن باريکه سيگنال ورودي با باريکه نوسانساز ليزري محلي يا کانون کردن هر دو باريکه روي سطح يک آشکار ساز تابش . جرياني با اختلاف بسامد دو باريکه ليزر در اثر فرايند غير خطي آشکار سازي نوري براي تقويت معمولي توليد خواهد شد .

optical memory
حافظه اپتيکي ~ حافظه کامپيوتر بر مبناي روشهاي نوري که معمولاً اساس عملکرد آنبر پايه يک باريکه ليزر قابل آدرس دهي ، محيط ذخيره سازي ~ که براي نوشتن و شايد پاک کردن به باريکه پاسخ مي دهد و آشکار سازي است که به مشخصه هاي تغيير يافته محيط ذخيره سازي در هنام خوانده شدن داده هايي ذخيره شده به وسيله باريک ...

optical modulator
مدوله کننده نوري ~ قطعه اي براي مدوله کردن يا بريدن باريکه اي از انرژِ تابشي . تيغه هاي تنظيم ، قطعات موتوري و قطعات ارتعاشگر در بسامدهايي تا چندين هزار هرتز کار مي کنند در حالي که قطعات الکترو نوري در بسامدهايي تا حدود گيگاهرتز عمل مي کنند .

optical pumping
پمپ کردن نوري ~ فرايند تغيير دادن تعداد اتمها با سيستم اتمي در مجموعه اي از سطوح انرژِ با جذب نور التهابي و در نتيجه افزايش سطوح انرژي در ليزر نيمرسانا ف ماده نيمرسانا فوتونهاي داراي انرژِِي کافي براي توليد زوجهاي الکترون حفره لازم براي تجمع معکوس و عمل ليزر را تابش مي کند .