avalanche effect


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اثر بهمني ~ 1. فرايند انباشتي که طي آن الکترون يا ساير ذرات باردار بر اثر ميدان الکتريکي قوي شتاب مي يابد و با بر خورد به مولکولهاي گاز و يونش آنها ، الکترون هاي جديد ي آزاد مي شود که به نوبه ي خود برخوردهاي جديدي را ايجاد مي کنند .يونش آبشاري انباشتي ، بهمن تاون سند ( TOWNSEND)، و يونش تاون سند نيز ناميده مي شود . 2. تکثير انباشتي باربرها در نيمرسانا بر اثر شکست بهمني .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت avalanche effect معنی avalanche effect معنی avalanche effect به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک avalanche effect در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
avalanche-induced migration
کوچ بهمني ~ روش براي تشکيل اتصالات داخلي در يک آرايه ي منطقي برنامه پذير ميداني ( اف پي جي اي FPGA) از طريق اعمال ولتاژهاي مناسب براي اتصال کوتاه پيوندهاي بيس - راميتر انتخابي .

avalanche ionization
يونش بهمني ~ نوعي يونش که در آن هريون از طريق بر خوردهاي يوتنده ي پياپي تعداد زيادي يون ديگر توليد مي کند .

avalanche noise
نويز بهمني ~ نويز توليد شده توسط ديود پيوندي PNدر شروع شکست بهمني .

avalanche oscillator
نوسانساز بهمني ~ نوسانسازي که با استفاده از ديود بهمني به عنوان مقاومت منفي ، تبديل تک پله اي از دي-سي به خروجي ريز موج را در گستره ي گيگاهرتز انجام مي دهد . ديود در يک کاواک هم محور يا ساختاري شبيه موجبر نصب مي شود .

avalanche photodiode
ديود نوري بهمني ( اي پي دي ) ~ نوعي ديود نوري که به منظور تکثير جريان نوري داخلي و در نتيجه قطع و وصل سريع با کنترل نوري ، در ناحيه ي شکست بهمني کار مي کند .براي آشکار سازي نور مدوله شده ي ليزرها و ديودهاي نور افشان لازم است که اين ديود داراي پاسخ زير قرمز خوبي باشد .

average access time
زمان دستيابي ميانگين ~ زمان ميانگين لازم براي انجام تمام دستيابي هاي ( يا جستجوهاي ) ممکن در يک وسيله يا سيستم حافظه ،نوعي معيار کارايي .

average noise factor , average noise figure
ضريب نويز ميانگين ، عدد نويز ميانگين ~ نسبت کل توان نويز تحويلي به يک سيستم خطي به آن بخش از نويز که توسط پايانه ي ورودي توليد مي شود .

average pulse amplitude
دامنه ي پالس ميانگين ~ ماينگين دامنه هاي لحظه اي که در فاصله ي زماني يک پالس گرفته مي شود .

average speech power
توان صحبت ميانگين ~ ميانگين مقادير لحظه اي توان صحجبت در فاصله ي زماني معين .

average value
مقدار ميانگين ~ ميانگين دامنه هاي گرفته شده در فواصل زماني مساوي در يک نيم چرخه از جريان متناوب . براي موج سينوسي ، مقدار ميانگين 0/637 برابر مقدار اوج آن است .