output winding

overal electric efficiency

بازدهي الکتريکي کلي ~ نسبت توان جذب شده در بار به کل توان گرفته شده از خطوط تغذيه در گرمايش القايي و دي الکتريکي که بر حسب درصد بيان مي شود .

overall sound-pressure level

سطح فشار - صداي کلي ~ سطح فشار صدا که در تمام حوزه بسامدي مورد نظر ، مثلاً از 20 تا 20000 هرتز اندازه گيري مي شود.

overbunching

فوق دسته اي شدن ~ شرايط دسته اي شدن که با ادامه يافتن فرايند دسته اي شدن در بالاتر از دسته اي شدن بهينه در لامپ مدوله سازي سرعت مانند کلايسترون ايجاد مي شود .

overcoupling

فوق تزويج ~ شرايطي که در آن دو مدار تشديدگر به يک بسامد تنظيم مي شوند اما انقدر به يکدگي ~ نزديک هستند که دو قله پاسخ به دست مي آيد با جانشين کردن امپدانس يکنواخت مي توان پاسخ باند پهني به دست آورد .

overcurrent protection

حفاظت در برابر اضافه جريان ~ جفاظت در برابر جرياناي زياد غير عادي در مدار قطعه منبع تغذيه با بار معمولاً براي رسيدن به اين حفاظت مدت زمان و مقدار جريان زياد غير عادي محدود مي شود.

overdamping

فوق ميرايي ~ ميزايي بيشتر از مقدار لازم براي ميرا شدن مدار .

overdriven amplifier

تقويت کننده فوق راه اندازي ~ تقويت کننده اي که شکل موج سيگنال ورودي آن به منظور خاصي با راندن بيس آن به ناحيه ي قطع يا اشباع جريان کلکتور دچار اعوجاج ميشود .

overflow

سررير ~ 1. شرايطي که به هنگام زيادتر شدننتيجه عمليات حسابي از ظرفيت نمايش عدد در يک کامپيوتر ديجيتال پيش مي آيد . 2. رقم نقلي از اين شرايط به دست مي آيد .

overioad

اضافه بار ~ باي بيشتر از مقداري که قطعه براي آن طراحي شده است اضافه بار مي توانند سبب گرم شدن بيش از حد قطعات تغذيه کننده و اعوجاج در مدارهاي سيگنالي مي شود .

overload capacity

ظرفيت اضافه بار ~ سطح جريان . ولتاز با توان که فراتر از آن سبب خرابي دائم قطعه يا مدار مي شود .