overmodulation

over- radiation alarm

هشدار تابش بيش از حد ~ آشکار ساز تابش که با رسيدن به حد تعريف ~ شده اي از تابش راديو اکتيو هشدار مي دهد .

override

حذف کردن ~ خنثي کردن تاثير کنترل خواکار با استفاده از کنترل دستي .

overshoot

فراجهش ~ تغيير گذار در ولتاژ خروجي که از حدود دقت تعريف شده تجاوز کند . اين امر معمولاً در هنگام خاموش يا روشن کردن يا با اعمال تغيير پله اي در بار خروجي يا خط ورودي ايجاد مي شود .

over - the - horizon radar

رادار فرا - افق ~ رادار دور بردي که پرتوهاي ارسال شده و بازتابيده آن در لايه هاي يونسفر پراکنده مي شود تا به بردهايي بيشتر از خط دي مستقيم برسند . اين رادار مي تواند پرتاب موشکهاي بالستيک را اشکار و شناسايي کند . موشکها مشخصه هاي بازتابي يونسفر را تغيير مي دهند و ر نتيجه در سيگنالهاي ارسال شده از ر ...

overthrow distortion , overshoot distortion

اعوجاج بيرون جهش ، اعوجاج فراجهش ~ اعوجاجي که در هنگام تجاوز بيشينه دامنه جبه ي منوج پسيگنال از دامنه حالت پايدار موج سيگنال ايجاد مي شود .

ovetone

فرا نواخت ~ مولفه اي از يک نون مختلط که ارتفاعي بيشتر از ارتفاع اصلي دارد . واژه فرانواخت مترادف هماهنگ است . هماهنگ in م ( n-1 ) ~ امين فرانواخت ناميده مي شود.

overtone crystal unit , harmonic - mode ecrystal unit

واحد بلور فرانواخت و واحد بلور حالت هماهنگ ~ واحد بلوري که در آن صفلحه کوارتز در مرتبه اي بالاتر از بسامد اصلي عمل مي کند .

overtravel

اضافه جابه جايي حد نهايي .

overwoltage

اضافه ولتاژ ~ ولتاژ بالاتر از مقدار محدود شده عادي يا تعريف شده .

overvoltage crowbar

اهرم اضافه ولتاژ ~ مداري که توان خروجي منبع تغذيه را تحت نظر دارد و مانع افزايش ولتاژ خروجي از ولتاژ تعيين شده ، تحت هر گونه شرايط خطا مي شود . اين مدار يک مقاومت کم ( اهرم ) را در هنگام ايجاد اضافه ولتاژ بين دو پايه خروجي قرار مي دهد . گ