overvoltage protection


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
حفاظت اضافه ولتاژ ~ حفاظت مدار در برابر ولتاز بيش از حد بااستفاده از يک يا چند قطعه حفاظتي در برابر اضافه ولتاز که در مدار قرار داده مي شوند مانند وريستور اکسيد فلزي ( mov) ديود حذف ولتاژ گذرا ( tvs ) يا لامپ تخليه گازي يا ترکيب از اين قطعات . قطعه يا قطعات حفاظتي انرژِ ضربهاي الکتريکي را تلف يا اتصال کوتاه مي کندو به مقدار کمتري که به مدار صدمه نمي زند ، کاهش مي دهند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت overvoltage protection معنی overvoltage protection معنی overvoltage protection به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک overvoltage protection در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
overvoltage protective device
قطعه حفاظتي اضافه ولتاژ ~ قطعه طراحي شده به منظور تلف کردن يا اتصال کوتاه کردن انرژي ضربه اي الکتريکي که از سطح ولتاژ تعيين شده تجاوز کند . ديودهاي زنير ، mov ها و ديودها خذف ولتاژ گذرا ( tvs ) از اين نوع قطعات هستند .

overvoltage relay
رله اضافه ولتاز ~ رله اي که به هنگام رسيدن ولتاژ به اعمال شده به پيچک آن به سطح از پيش تعريف شده عمل مي کند.

overvoltage test
آزمون اضافه ولتاژ ~ آزموني که در ولتاژي بالاتر از ولتاژ نامي کار انجام مي شود .

overwrite
روي - نوشت ~ قرار دادن داده هاي جديد در مکاني از حافظه به طوري که اطلاعات ذخيره شده قبلي در آن مکان از بين برود . اين ويژگي در ديسکهاي کامپيوتري نوارهاي کاست و SRMAM هاي خوانن / نوشتن ( حافظه هاي با دسترسي تصادفي ) و DRAM ~ ها ( حافظه هاي با دسترسي مستقيم ) وجود دارد .

owen bridge
پل اون ~ پل ACچهار بازويي که خود القايي را بر حسب ظرفيت خازني و مقاومت اندازه گيري مي کند . تعادل پل مستقل از بسامد است .

oxide - coaged cathode
کاتد اکسيد پوشانده ~ کاتدي که با اکسيدهاي فلزات قليايي خاکي پوشيده شده است تاگسيل الکترون آن دردماهاي متوسط بهتر شود .

oxide isolation
مجزا سازي اکسيدي ~ مجزا کردن عناصر مدار مجتمع با ساختن لايه اي از اکسيد سيليسيم در اطراف هر عنصر .

oxide passivation
غير فعال سازي اکسيدي ~ غير فعال سازي سطح نيمرسانا با ايجاد يکلايه عايق اکسيد روي سطح .

oxygen
اکسيژه ~ عنصر گازي بي رنگ ، بي بو و بي مزه با عد اتمي 8 و وزن اتمي 15/99 . اکسيژن فراوان ترين عنصر در زمن و دومين گاز آزاد در جو زمين ( درکنار نيتروژن ) است که حدود 21 در صد از حجم اتمسفر راتشکيل مي دهد . اکسيژن عنصر بسيار فعالي است و تقريباً با تمام عناصر ترکيب مي شود . اين عنصر براي تمام فرايند ه ...

oxygen-free high-conductivity copper
مس بدون اکسيژن بارسانايي بالا ~ مس خالص که قابليت رسانايي آن 0/100 است و براي ساخت لامپاي الکتروني توان بالا به کار مي رود . زير به هنگام گرم شدن گاز قابل ملاحظه اي توليد نمي کند .