avionics


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
اکترونيک هواپيمايي - آويونيک ~ کار برد الکترونيک در وسايل هوابرد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت avionics معنی avionics معنی avionics به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک avionics در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
axes
محور هاي مختصات ~ جهت حرکت در يک آدمک ( روبات ) يا ساير سيستم هاي مکانيکي که عموماً با x ، y و z ~ مشخص مي شود .

axial- leaded component
عنصر سيم - محوري ~ عنصر يا قطعه اي يا سيم هاي در امتداد بدنه که براي قرار گرفتن در يک تخته مدار معمولي بايد در جهت عمود خم شوند . نمونه هاي آن عبارت اند از مقاومت هاي مجزا خازن هاي پوسه اي ، و برخي خازنهاي الکتروليتي آلومينيمي .

axial ratio
نسبت محوري ~ معياري از چرخش قطبيدگي در آنتن ها ، که بر حسب دسيبل يا نسبت شدت ميدان افقي يا عمودي ، هر کدام بزرگتر باشد ، به ديگري بيان مي شود .

Ayton-perry winding
سيم پيچ آيوتون - پري ~ پيچيدن دو سيم در جهت موازي اما خلاف هم به منظور حذف ميدانهاي مغناطيسي القا شده . در مقاومت هاي سيم پيچي مورد استفاده در مدارهاي بسامد - بالا ، سيم مقاومتي به اين روش پيچيده مي شود تا اثر اند کتانس القايي را خنثي کند .

Ayrton shunt , universal shunt
شنت آيروتون ، عنصر موازي آيرتون ، شنت عمومي ~ يک عنصر موازي که گستره ي گالو انومتر را بدون تغيير ميرايي آن افزايش مي دهد .

azinuthal equidistant projection map, great - circle map
نقشه تصويري هم فاصله سمتي ~ نقشه اي که مرکز آن يک محل جغرافيايي در يکي از قاره هاست و ساير قاره ها نسبت به آن نقطه تصوير شده اند و به ويژه براي تعين سمت گيري يک آنتن جهتي به منظور ارتباط با گيرنده خاص مناسب است .

azimuth blanking
محو سمت ~ 1. محو خودکار باريکه ي فرستنده ي رادار موقعي که آنتن قطاع افقي از پيش معيني از ناحسه ي پويش خود را طي مي کند . 2. محو خودکار صفحه ي نمايش پي پي اي رادار براي قطاع معيني از ناحيه ي افقي پويش شده توسط آنتن .

azimuth gating
دريچه بندي سمت ~ درخشان کردن قطاع معيني از صفحه ي نمايش پي پي آي رادار که معمولاً با اعمال يک شکل موج پله اي به مدار کنترل خودکار بهره انجام مي گيرد .

azimuth marker
نشانگذار سمت ~ مدار گيرنده ي رادار که خط شعاعي درخشاني را روي صفحه ي نمايش پي پي آي توليد مي کند . زاويه ي اين خط ، توسط سيستم کنترل طوري تنظيم مي شود که از محل نمايش هدف در روي صفحه عبور کند .

azimuth rate computer
محاسب آهنگ سمت ~ رايانه اي که آهنگ تغيير اندازه گيري هاي زاويه اي افقي از خط مبنا را محاسبه مي کند .