parallel interface ( centronics type )


اصطلاح
برق و الکترونیک
38 حرف
6 کلمه
معانی و توضیحات
واسط موازي ~ قرار دادي بر اي اتصالهاي وسط بايت - سريال ، 36 پايه که امروزه به طور گسترده اي به عنوان استاندارد ارتباط بين کامپيوتر و پرينتر به کار مي رود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت parallel interface ( centronics type ) معنی parallel interface ( centronics type ) معنی parallel interface ( centronics type ) به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک parallel interface ( centronics type ) در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
parallelism
توازي ~ 1. در محاسبه ، توانايي انجام تعداد زيادي عمليات به طور همزمان ولي مستقل از هم مانند سوييچ کردن همه گيتهاي منطقي آرايه . 2. در شبکه هاي عصبي ، توانايي تاثير گذاشتن همزمان ولي مستقل بر همه نرونها به دليل پسخورد موجود بين اجزا در معماري شبکه .

parallel memory
حافظه موازي ~ حافظه کامپيوتري که در آن همه بيتها ، نويسه ها يا لغتها به يک اندازه قابل دسترسي هستند .

paraller operation
عمليات جاري شدن اطلاعات در يک بخش يا تمام کامپيوتر در دو يا چند خط يا کانال به طور همزمان .

parallel-plate wavguide
موجبر صفحه - موازي ~ موجبري که از دو نوار فلزي با پهناي زياد نسبت به فاصله بين آنها ، تشکيل شده است. اين موجبر براي موج الکترومغناطيس عرضي طول موج قطع نامحدود دارد و طول موج هدايت آن برابر با طول موج فضاي آزاد است.

parallel processing
پردازش موازي ~ پردازش دويا چند برناه به طور همزمان در کامپيوتري که بيش از يک پردازشگر فعال دارد .

parallel-resistance equivalence
تعادل مقاومت - موازي ~ شاخه هاي مقاومتي که به طور شنت ياموازي قرار گرفته اند و مقاومت معادل آنها کمتر از مقدار کمترين شاخه مقاومتي است. اگر دو مقاومت با مقادير برابر موازي شوند، مقدار معادل برابر با حاصل ضرب دو مقاومت ، تقسيم بر مجموع آنها مي شود . بنابراين 10 مگا موازي ، مقدار معادل 5 مگا دارند .

parallel resonance ; antiresonance
تشديد موازي ؛ ضد تشديد ~ تشديد در مدار موازي . رآکتانسهاي سلفي وخازني در بسامد ولتاژ اعمال شده برابر مي شوند. در نتيجه امپدانس مدار تشديد موازي بيشينه مي شود و ولتاژ سيگنال به وجود آمده در دو سر آن به حداکثر مي رسد.

parallel resonant circuit
مدار تشديد موازي ~ مدار تشديدي که در آن خازن و پيچک با ولتاژ AC اعمال شده موازي هستند . آن را مدار ضد تشديد نيز مي نامند.

parallel transfer
انتقال موازي ~ انتقال داده هاي کامپيوتري که در آن نويسه هاي هز جزء از اطلاعات به طور همزمان در مجموعه اي از مسيرهاي موازي منتقل مي شوند.

parallel transmission
ارسال موازي ~ حالت ارسالي که در آن اطلاعات به طور همزمان در خطوط انتقال جداگانه و معمولاً يک جهته ارسال مي شوند.