passive radar


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
رادار غير فعال ~ اشکار سازي جسم در فاصله اي معين بابر گرفتن انرژِ ي الکترومغناطيسي که هر جسمي به طور عادي در دماهاي بالاتر از صفر مطلق ، تابش مي کند . رادار غير فعال به يک اختلاف دماي ظاهري بين جسم و محيط اطراف آن نياز دارد..روشهاي ستاره شناسي راديويي در گيرنده ها ، سيگنال مطلوب را که ممکن است.سطح آن کمتر از PW 1 ~ باشد از نويز تشخيص مي دهند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت passive radar معنی passive radar معنی passive radar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک passive radar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
passive sonar
سونار غير فعال ~ سونار محدود به تجهيزات شنيدن زير آبي ، بدون ارسال کردن پالسهاي آکوستيکي فاش کننده موقعيت مکاني سونار . اين سيستم مي تواند جهت اجسام را آشکار کند اما فاصله را معين نمي کند .

passive surveillance
مراقبت غير فعال ~ در الکترونيک نظامي ، مراقبت با استفاده روشهاي فقط - دريافت براي تعيين مکان ، جهت ، فاصله ، شناسه و پارامترهاي ارسال ( بسامد ، پهناي باند ، مدوله سازي سيگنال ) هدفها . روشي که مانع از حمله موشکهاي زير دريايي روشي است که مانع از هدايت اژدرهاي آکوستيکي به سوي تراگردان سونار مي شود . ...

passive transducer
تراگردان غير فعال ~ تراگرداني که شامل هيچ منبع توان داخلي نيست .

paste solder
خمير لحيم ~ فلز لحيم پودر شده نرم ، ترکيب شده با روغن لحيم .

patch
اتصال موقت ~ 1. اتصال موقت بين فيشها يا پايانه هاي ديگر روي برد اتصال موقت ~ 2. بخشي از رمز گذاري وارد شده به روال کامپيوتري براي تصحيح خلا يا روال قديمي .

patchborard
برد اتصال موقت ~ تخته يا تابلويي که فيشهاي زيادي دارد که مدارها به آنهاختم مي شوند کابلهاي کوتاهي به نام سيم اتصال موقت داخل فيشها مي شوند تا مدارهاي مختلف را به طور موقت به يکديگحر متصل کنند مانند آنچه که در بخش مخابرات و کامپيوترها به کار مي رود . بردهاي اتصال موقت کامپيوترهاي آنالوگ يا پيچيده به ...

patchcord
سيم اتصال موقت ~ سيمي که به دو فيش نري در دو انتها ختم مي شود تا دو فيش مادگي روي تخته اتصال موقت رابه يکديگر متصل کند.

patent
حق امتياز ~ سندي که سال ، انحصار توليد ، کاربري و فروش اختراع را به شکلي علمي براي مخترع تأييد مي کند.

path
مسير ~ در فناوري مدار چاپي ، نوار رسانايي است که سوراخها را از روي سطح بردهاي يک يا دو رويه يا داخل يک برد چند لايه به سکديگر متصل مي کند و با زوشهاي چاپ و زدودن کاهشي از روي سطوح ورقه هاي نازک مسي يا با آبکاري به روشهاي افزودني ساخته مي شود.

path control system
سيستم کنترل مسير ~ سيستم کنترل موقعيت حلقه بسته که براي هدايت بار يا انتهاي بازو به موقعيت مطلوب در طول يک قوس ، خط سير و مسير معين و معمولاً تحت کنترل کامپيوتر به کار مي رود مانند روبات .