backbone


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ستون فقرات ~ زير ساخت اساسي شبکه ي اينترنت .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت backbone معنی backbone معنی backbone به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک backbone در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
back echo
پس پژواک ~ سيگنال پژواک توليد شده توسط يکي از پس گلبرگهاي فرعي باريکه ي رادار بر روي صفحه ي نمايش رادار.

back end
بخش آخر مرحله ي پاياني توليد ~ به مراحل خاصي از توليد نيمرساناها شامل بسته بندي ، سوزاندن آزمايشي، ~ آزمايش محيطي اطلاق مي شود.

backgating
اثر انگشت پشتي ~ درصد کاهش جريان درين در موقع اعمال باياس منفي به يک اتصال اهمي که در فاصله ي معيني از ترانزيستور اثر ميدان (فت) در حال هدايت قرار دارد.

background count
شمارش زمينه ~ شمارش مربوط به تابش يوننده ي منابعي غير از منبع مورد سنجش.

background monitor
ناظر زمينه ~ اتاقک يونش يا شماره نده ي تابش که براي اندازه گيري شمارشهاي زمينه ي مهم به کار مي رود.

background noise
نويز زمينه ~ نويز نامطلوبي که همراه با سيگنالهاي مورد نظر يا صدا شنيده مي شود.

background radiation
تابش زمينه ~ تابش طبيعي مربوط به خورشيد و پرتو کيهاني عناصر زمين .

background response
پاسخ زمينه ~ پاسخ مربوط به تابش يوننده منابعي غير از منابع در حال اندازه گيري توسط آشکار ساز تابش.

back heating
پس گرمايش ~ گرمايش کاتد مگنترونتوسط الکترونهاي پرسرعتي که به سطح کاتد باز مي گردند. پس از شروع به کار لامپ ،پس گرمايش براي حفظ کاتددر دماي گسيل بدون نياز به جريان گرمکن کفايت مي کند.

backlash
پس افت ~ اختلاف بين مقادير به دست آمده براي يک پارامتر هنگامي که عقربه ي کنترل در دو جهت مخالف روي مقدار نشان داده شده تنظيم مي شود.