مشاوره شغلی رایگان
مشاوره شغلی
مشاوره تلفنی
طراحی سایت
مجله کسب و کار
ورود
ثبت نام
حساب کاربری
ورود
ثبت نام
مشاوره شغلی رایگان
ورود
×
ایمیل:
پسورد:
به خاطر سپردن
رمز عبورم را فراموش کرده ام
بازیابی رمز عبور
×
ایمیل:
بازگشت به فرم ورود
ثبت نام
×
ایمیل:
پسورد:
تکرار پسورد:
autorenew
تصویر امنیتی:
permanent - magnet moving - iran instrument
اطلاعات بیشتر واژه
نوع کلمه:
اصطلاح
دسته بندی:
برق و الکترونیک
تعداد حروف:
43 حرف
تعداد کلمه:
7 کلمه
معانی و توضیحات
ابزار آهنربا - دائمخي ، آهن - متخرک ~ سنجه اي که عملکرد آن بر اساس پژه آهني متحرکي است که خود را با ميدان ناشي از آهنرباي دائمي و پيچک حامل جريان در مجاورت آن تنظيم مي کند .
مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از
مشاوره تلفنی شغل نت
استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها
5000 تومان
از تیم شغل نت حمایت کنید
حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت
لغت نامه شغل نت
مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت
permanent - magnet moving - iran instrument
معنی permanent - magnet moving - iran instrument
معنی permanent - magnet moving - iran instrument به فارسی
لغت نامه برق و الکترونیک
واژگان تخصصی برق و الکترونیک
اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک
مخفف های تخصصی برق و الکترونیک
permanent - magnet moving - iran instrument در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
permanent - magent second - harmonic self - synchronous ~ system
سيستم آهنربا - دائمي هماهنگ - دوم خود - همزمان ~ آرايش نشان دهنده از واحد فرستنده و يک يا چند واحد گيرنده تشکيل مي شود . تمام واحد رتورهاي آهنرباي دائمي و استاتورهاي چنبره اي دارند که از هسته هاي فرومغناطيسي اشباع شدني استفاده مي کنند و با جريان متفاوتي از يک منبع خارجي مشترک تحريک مي شوند . پيچکها ...
permanent - magnet stepper motor
موتور پله اي آهنربا - دائمي ~ موترو پله اي با روتوري که شامل يک آهنرباي دائمي قوي است . هر پيچک استاتور ، به ترتيب و به طور مستقل برق دار مي شود . رتور خود را با پيچک استاتور با فاصله برابر وجود داشته باشد . هر گام چرخش 90 درجه خواهد بود . براي به دست آوردن گامهاي کوچک تر از پيچکهاي استاتور بيشتر ي ...
permanent - split capcitor motor ~ permanent - split capacitor motor ~ capacitor start -run motor
موتور با خازن راه اندازي دائمي و موتور با خازن راه اندازي - حرکتي ~ موترو خازني با خازن راه اندازي و سيم پيچي کمکي که هم در راه اندازي و هم در حرکت در مدار باقي مي مانند .
permeability
تراوايي ~ معياري براي قابليت هر ماده براي عمل کردن به صورت مسيري براي خطوط نيروي مغناطيسي ، در مقايسه با هوا . تراوايي هوا 1 فرض مي شود .
permeability tuner
تنظيم کننده تراوايي ~ تنظيم کننده راديو يا تلويزيون به صورت ازار گردنده اي که هسته هاي آهني برق پيچکهاي مدارهاي تنظيم را حرکت مي دهد .
permeability tuning
تنظيم تراوايي ~ تنظيم مدار تشديد با حرکت دادن يک هسته آهني به درون و بيورن پيچک و در نتيجه تغيير دادن تراوايي موثر هسته و خاصيت القايي پيچک .
permeameter
تراوايي سنج ~ ابزاري که شاز مغناطيسي يا چگالي شار توليد شده به وسيله شدت ميدان معيني را در نمونه آزمايشي ماده فرو مغناطيس اندازه مي گيرد تا بتوان تراوايي مغناطيسي را ~ محاسبه کرد
permeance
رسانايي مغناطيسي ~ مشخصه قسمتي از مقدار مغناطيسي ، معادل با شار مغناطيسي تقسم شده به وسيله نيروي محرکه مغناطيسي رانايي مغناطيسي معکوس مقاومت مغناطيسي است .
permittance
پرميتانس ~ وازه قديمي و منسوخ شده اي که به جاي ظرفيت به کار مي رفت .
perpendicular magnetization
مغناظيس شدگي عمود ~ در ضبط مغناطيسي ف مغناطيس شدگي محيط ضبط در جهت عمود بر خط حرکت موازي با کوچکترين بعد سطح مقطع محيط .