phase - frequency distortion , phase distortion


اصطلاح
برق و الکترونیک
47 حرف
7 کلمه
معانی و توضیحات
مولد فاز ~ ابزاري که سيگنالهاي ورودي تک فاز را در محدوده ي بسامدي معيني مي پذيرد يا سيگنال خود را توليدمي کند . اين مولد جابه جايي فاز پيوسته اي را در اين سيگنال با يک يا چند گردونه ي درجه بندي شده ايجاد مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت phase - frequency distortion , phase distortion معنی phase - frequency distortion , phase distortion معنی phase - frequency distortion , phase distortion به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک phase - frequency distortion , phase distortion در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
phase inverter
مبدل فاز ~ مدار يا قطعه اي که فاز سيگنال را 180 درجه تغيير مي دهد تا مثلا سيگنال لازم براي تغذيه يک طبقه تقويت کننده پوش - پول را بدون استفاده از ترانسفورماتور تزويج ايجاد کند يا قطبيت پالس را عوض کند .

phase jitter
لرزش فاز ~ ارتعاشهاي کاذب ناگهاني در سيگنالهاي آنالوگ روي خط تلفن که معمولاً ناشي از تاثير دستگاههاي مخابراتي و برقي روي خط است که فاز سيگنال را به جلو و عقب حرکت مي هد .

phase lock
قفل فاز ~ روشي براي وادار کردن فاز سيگنال نوسان ساز به پيروي دقيق از فاز يک سيگنال مرجع ، با مقايسه فاز بين دو سيگنال و استفاده از سيگنال اختلاف به دست ~ آمده براي تنظيم بسامد نوسان ساز مرجع .

phase - locked loop
حلقه قفل شده ي فاز ~ مداري که اساس آن از آشکار ساز فازي تشکيل مي شود که بسامد يک نوسان ساز کنترل شده با ولتاژ را با بسامد سيگنال حامل ورودي يا مولد بسامد مرجع مقايسه مي کند. خروجي آشکار ساز فاز . بعد از عبور از فيلتر حلقه به نوسان ساز کنترل شده با ولتاژ بر مي گردد تا ان را دقيقاً همفاز يا سيگنال ور ...

phasemeter , phase -angle meter
فاز سنج ~ ابزاري که اختلاف فاز بين دو کميت متناوب هم بسامد را اندازه مي گيرد .

phase - modulated transmitter
فرستنده مدوله شده فاز ~ فرستنده اي که موج مدوله شده فاز را ارسال مي کند .

phase modulation
مدوله سازي فاز ~ مداري که بسامد سيگنالها را براي مقايسه فاز آنها در هم ضرب مي کند به طوري که مي توان اختلاف فاز را با دقت بالاتري اندازه گرفت .

phaseout
توقف يا عدم پيشرفت پروژه يا عمليات اصلي بر اساس زمان بندي مرحله اي

phase - plane analysis
تحليل صفحه فاز ~ تحليل غير خطي که نماي زماني گرافيکي ديناميکي يک مدار ساده را که داراي سلف و يا خازن متغير است . نشان مي دهد اين تحليل در مدارهاي تقويت کننده پارامتري به کار مي رود .

phase-propagation ratio
نسبت انتشار فاز ~ نسبت انتشار تقسيم شده بر دامنه آن .