phototube , photoelectric tube

photovoltaic offect

اثر فتو ولتايي ~ توليد ولتاژ در سلول فتو ولتايي يا خورسيد که معمولا شکلي از ديود PN ~ سيليسيمي است . به هنگام قرار گحرفتن در براب رنور يا تابش الکترومغناطيس ديگر و جذب آن در نزديکي پيوند PN از آنجا که اين اثر جرياني را به وجود مي آورد همانند پيوند نوري به باتري نياز ندارد .

phthalocyanice Q switching

سوييچينگ Q فتالوسيانين ~ سويچينگ ليزر Q که در آن ترکيبهاي فلزي - آلي به نام فتالوسيانين به جاي پيل بين بلور ليزر يا ياقوت بدون پوشش و آينه داراي خاصيت انعکاس بالا به کار مي رود . وقتي که نور التهابي ياقوت به سطح معيني مي رسند ، محلول ناگهان ، تقريباً به طور کامل براي اين نور شفاف مي شود و امکان آزا ...

physical optics

نورشناسي فيزيکي ~ شاخه اي از نور شناسي که نور را به صورت حرکت موجي در نظر مي گيرد که در آن انرژي نور به جاي پرتو ها به وسيله جبهه امواج منتشر مي شود .

pi

پي ~ حرف يوناني پي که نسبت محيط داير ه را به قطر آن نشان مي دهد . يک دايره کامل 2 پي رايان است در بيشتر موارد دقت کافي با عدد 3/14159265359 ، 3/14159 يا به طور ساده 3/1416 به دست مي آيد .

pickup '

پيکاپ ~ 1. قطعه اي که صدا ، صحنه ، کميت قابل اندازه گيري يا شکل گيري از اطلاعات را به سيگنالهاي الکتريکي متناظر تبديل مي کند . مانند آنچه که در ميکروفون يا دوربين تلويزيوني به کار مي رود . پيکاپ تنها در مواردي که تبديل انرژِ ي ~ نيز انجام مي دهد ، يک تراگردان است مانند ميکروفون . در سيستم سنجش از ر ...

pickup arm , tone arm

بازوي پيکاپ ، بازوي تون ~ بازو لولايي که کار تريج پيکاپ گرامافون را نگه مي دارد .

picup cartridge

کارتريج پيکاپ ~ کارتريجي که شامل عناصر تبديل کننده الکترو مکانيکي و سوزن بازو سازي کننده پيکاپ گرامافون است .

pickup current , pull- in current

جريان پيکاپ ، جريان حرکت ~ مقدار جرياني که در آن قطعه عمل کننده مکانيکي شروع به کار مي کند .

pickup spectral characteristic

مشخصه طيفي پيکاپ ~ پاسخ طيفي پيکاپي که تابش را به سيگنالهاي الکتريکي قابل اندازه گيري در پايه هاي خروجي تبديل مي کند .

pickup value , pull- in value

حقدار پيکاپ ~ ، مقدار حرکت ~ حد اقل ولتاژ جريان يا تواني که اتصالهاي رله اي را که قبلاً بي برق شده اند ، در وضعيت برق دار شدن قرار مي دهد .