plug


اصطلاح
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
فيش نري ~ نيمه نري اتصالي که معمولاً قابل حرکت است و به کابل يا دستگاه جانبي جداشدني متصل است . فيش نري به فيش مادگي ، پريز، خروجي يا سوکت وارد مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت plug معنی plug معنی plug به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک plug در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
plugging
ترمز فازبرگرداني ~ ترمز کردن موتور الکتريکي با معکوس شدن اتصال فازهاي آن ، به طوري که تمايل به گردش در جهت معکوس پيدا کند. مدار به طور خودکار ، با توقف موتور بار مي شود ، طوري که حرکت موتور معکوس نمي شود.

plug-in unit
واحد جازدني ~ جزء يا دستگاه جانبي که داراي اتصالهاي داخل شونده اس ، طوري که همه اتصالها به طور هممان با فشار دادن واحد به داخل سوکت مناسب برقرار مي شوند.

Plumbicon
پلامبيکن ~ علامت تجاري ان.وي.فيليپس براي لامپهاي دوربين تلويزيوني ساخت اين شرکت.

plunbing
پلامبينگ ~ واژه عاميانه عناصر مدار موجبر لوله اي شکل در تجهيزات راداي و راديويي ريزموج .

PMOS RAM
حافظه با دستيابي تصادفي ساخته شده با فناوري نيمرساناهاي اکسيد فلزي کانال P .

PN
مثبت منفي ، واژه اي براي اشاره به فصل مشترک بين رسانايي نوع P و N ~ در نيمرسانا .

PN boundary
مرز PN ~ سطحي در پيوند PN که در آن چگالي دهنده ها و پذيرنده ها برابر است .

PNdB
مقدار مجازي براي سطح نويز دريافت شده بر حسب دسيبل . بيشينه نويز مجاز که به وسيله هواپيماي در حال بلند شدن ايجاد مي شود به اين روش تعريف مي شود؛ حد معمول آن 112 PNdB است .

PN diode; PN- junction diode
ديود PN ؛ ديود PN پيوندي ~ ديودي که معمولاً از سيليسيم يا گاليم آرسنيد ساخته مي شود و يک پيوند PN دارد .

PNIN transistor
ترانزيستور PNIN ~ ترانزيستور پيوندي ذاتي که لايه نيمرساناي ذاتي آن بين دو ناحيه N قرار دارد.