plasma roket engine , coaxial plasma accelerator ; electormagnetic rocker engine


اصطلاح
برق و الکترونیک
80 حرف
11 کلمه
معانی و توضیحات
موتور راکت پلاسمايي ؛ شتاب دهنده پلاسمايي هم محور ؛ موتور راکت الکترومغناطيسي ~ سيستم محرکه الکتريکي سفينه هاي فضايي بر اساس تشديد سيکلوترون در پلاسمايي که بين ميدانهاي الکتريکي و مغناطيسي و متقاطع به دام افتاده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت plasma roket engine , coaxial plasma accelerator ; electormagnetic rocker engine معنی plasma roket engine , coaxial plasma accelerator ; electormagnetic rocker engine معنی plasma roket engine , coaxial plasma accelerator ; electormagnetic rocker engine به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک plasma roket engine , coaxial plasma accelerator ; electormagnetic rocker engine در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
plasma sheath
غلاف پلاسمايي ~ پوشش گاز يونيده که سفينه يا جسم متحرک ديگر را در اتمسفر به هنگام حرکت با سرعتهاي ابر صوتي در بر مي گيرد . غلاف پلاسمايي بر ارسال، دريافت و پراش امواج راديويي اثر مي گذارد .

plastic
پلاستيک ~ يکي از گروههاي بزرگ مواد آلي که مي توان آنها را با اعمال حرارت به تنهايي يا با فشار شکل داد. پلاستيکها به دو نوع گرما شکل يا گرما سخت دسته بندي مي شوند .

plastic - film capacitor ; film capacitor
خازن پلاستيکي پوسه اي ؛ خزان پوسه اي ~ خازن ساخته شده از لايه هاي متناوب ورقه هاي نازک فلزي (معمولاً آلومينيم) و پوسه هاي نازکي از دي الکتريک پلاستيکي شکل لوله اي فشرده اي پيچيده شدهاند .نوارهاي نازک فلزي بيرون آمده از انتهاي رديف در نظر گرفته شده اند که پايه ها به آن لحيم مي شوند . در اغلب کاربرده ...

plastic leaded-chip carrier
حامل تراشه چايه دار لاستيکي ~ بسته مدار مجتمع داراي پايه در چهار طرف بهمنظور جايگزيني شدن يا بسته هاي دورديفه ( DIP) پلاستيکي در ساخت مدارهاي رايج .

plastic quad leaded flatpack
بسته تخت پايه دار چهار طرفه پلاستيکي ~ نوعي بسته مدار مجتمع پلاستيکي مربعي که پايه هاي ورودي / خروجي آن از هر چهار طرف بيرون آمده اند .

plate
جوشن ~ 1. يکي از سطوح رسانا در خازن 2. يکي از الکترودهاي باتري انباره اي 3. آند [P] .

plated crystal
بلور جوشن دار ~ واحد بلوري که الکترودهاي آن پوسته فلزي نشانده شده به طور مستقيم روي سطوح کوارتز هستند.

plated through hole
آبکاري داخل سوراخ ~ اتصال واسط ساخته شده با نشاندن مس بر روي ديواره هاي سوراخ در تخته مدار چاپي .

platform
در صنعت کامپيوتر ، واژه اي به معناي سيستم کامپيوتري مجتمع کامل مانند کامپيوتر روميزي يا کتابچه اي.

platform stabilization
ثابت کردن پايه ~ ثابت نگهداشتن آنتن رادار که در آن پايه آنتن به دور محور خود مي گردد به طوري که مي توان آن را صرف نظر از حرکت وسيله نقليه در موقعيت افقي نگه داشت . سيگنالهاي ژيروسکوپ موتورهاي راه اندازي را تحريک مي کند تا موقعيت افقي را به هنگام دور زدن و گردش وسيله نقليه حفظ کنند.