polar orbit


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مدار قطبي ~ مدارهاي ماهواره اي شمالي جنوبي که در آن ماهواره از فراز قطبهاي شمال و جنوب مي گردد. ماهواره هاي مدار قطبي ايالات متحده از پايگاه و نورنبرگ در کاليفرنيا،پرتاب مي شوند . ماهواره اي که در مدار قطبي مي گردد، ديدگاه متفاوتي از مدارهاي ديگر دارد زيرا زمين در زير آن مي گردد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت polar orbit معنی polar orbit معنی polar orbit به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک polar orbit در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
pole
قطب؛پل ~ 1. ناحيه اي در آهنربا که قطبيت دارد: قطب شمال يا قطب جنوب . 2. پايه خروجي کليد ؛ کليد دو پل؛ دو پايه خروجي دارد . 3. ريشه هاي عبارت چند جمله اي در مخرج تابع انتفال فيلتر ؛هرچه تعداد قطبها بيشتر باشد ،پيچيدگي مدار بيشتر و افت آن تيز تر مي شود.

pole face
پيشاني قطب ~ انتهاي هسته آهنر بايي در تماس باشکاف هوايي که کار مفيد ميدان مغناطيسي در آن انجام مي شود.

pole piece
تکه قطب ~ تکه اي از ماده مغناطيسي که يک سر آهنرباي دائمي يا الکتريکي راتشکيل مي دهد و براي کنترل توزيع شار مغناطيسي در شکاف هواي مجاور آن ، شکل داده شده است.

police radio
راديو پليس ~ تجهيزات مخابرات راديويي دو طرفه که براي ارتباط خودرو بامرکز ودر بعضي موارد ارتباط خودرو به خودرو در داخل خودروي پليس نصب مي شود .

polish notation: prefix notation
عدد نويسي لهستاني ؛ عدد نويسي پيشوندي ~ سيستم عدد نويسي در کامپيوترهاي منطق ديجيتال که لوکا سيوبژ آن را ابداع کرد و عبارات حساب و منطق در آن بدون پرانتز نوشته مي شوند. در عدد نويسي لهستاني ، عملگر قبل از عملوند فرد قرار مي گيرد به اين ترتيب ~ a+b)c ( ~ به صورت +abc نوشته مي شود .

polling
سرکشي ~ رويش براي بر قراري ارتباط و شناسيايي دستگاهي در گذرگاه رودي /خروجي کامپيوتر که نياز به ارائه خدمات دارد . پردازنده مي تواند به طور دوره اي به هر دستگاه جانبي سر کشي و وضعيت آن را تعيين کند .

polybutadiene
پلي بوتادين ~ شکل بهبود يافته اي از رزين ترکيببي مشتق شده از بوتادين .

polycarbonate
پلي کربنات ~ رزين پلاستينيک گرما سختي که غير قابل شکستن و مقاوم در برابر آب و هواست . اين ماده را مي توان براي ساخت پوشش ابزراها قالب گير شود يا براي ساخت عدسيهاي اپتيکي تراش داده شود. پلي کربنات کم وزن است . و به راحتي ماشينکاري مي شود ، مي توان آن را با فشارشکل داد يا با حلالها چسباند ، از پوسه ي ...

polychloroprene
پلي کلروپرن ~ ترکيب لاسيتيک شکل که در ~ روکش سيم و کابلهايي که در کاربردهاي سخت ، رطوبت ف نفت ، روغن حلالها و خواد شيميايي استفاده مي شوند ، به کار مي روند . در صنايع سيم و ابل آن را نئوپرن مي نامند .

polychlorotrifluouoethhylene resin
رزين پلي کلروتري فلوئور اتيلن ~ رزين فلوئورکربن که مقاومت دي الکتريکي آن بالا است و کاربرد هاي گسترده اي به عنوان عايق الکتريکي دارد.