positive image


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تصوير مثبت ~ تصويري که به طور عادي روي لامپ تصوير تلويزيون ديده مي شود اين تصوير نور و سايه اي مشابه با صحنه تصوير برداري شده حقيقي دارد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت positive image معنی positive image معنی positive image به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک positive image در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
positive lon emission
گسيل يون مثبت ~ گسيل يون حرارتي يونهاي مثبت ارکاتد لامپ الکتروني در اثر از بين رفتن ماده کاتد و يا وجود ناخالصي در آن .

positive logic
منطق مثبت ~ منطق ديجيتالي که سطح منطقي مثبت تر ان نشان دهنه 1 است . استفاده از اين واژه سطح منطقي توصيه نمي شود . زيرا مي تواند در قطعات NPN و PNP ~ معناي متفاوتي داشته باشد براي جلو گيري از اشتباه ، همواره مقدار و قطبيت سطوح ولتاژ1و 0 در هر مدار منطقي معين ، تعريف مي شود .

positive magnetostriction
مغناطو تنگش مثبت ~ مغناطو تنگش که در آن اعمال ميدان مغناطيسي سبب کشيدگي ماده مي شود .

positive modulation ; positive transmission
مدوله سازي مثبت ؛ ارسال مثبت ~ مدوله سازي که در آن افزايش روشنايي تصوير تلويزيوني سبب افزايش توان ارسال شده ي فرستنده مدوله شده دامنه (AM )يا افزايش بسامد فرستنده مدوله شده بسامد (FM ) مي شود .

positive ray
پرتو مثبت ~ جرياني از اتمها ي مولکولهاي بار مثبت توليدشده باترکيب منسابي از عاملهاي يونيده سازي ، ميدانهاي شتاب دهنده و روزنه هاي محدود کننده .

positive temperature coefficient
ضريب دمايي مثبت ~ ويژگي مواد که سبب افزايش مقاومت آنها با افزايش دمايي مي شود . همه فلزات و اغلب آلياژهاي فلزي داراي ضريب دمايي مثبت مقاومت هستند اما کربن ضريب دمايي مقاومت متفي [NTC] دارد .

positive terminal
قطب مثبت ~ قطب باتري يا منبع ولتاژ ديگر که الکترونها از مدار خارجي به سمت آن جاري مي شوند.

positive zero
صفر مثبت ~ مقدار ثصفري که ب شمارش معکوس از يک عدد مثبت در سيستم دودويي ، به آن مي رسند.

positron POsitive electRON; antielectron; positive electron
پوزيترون ؛ پاد الکترون ؛ الکترون مثبت ~ ذره هسته اي که داراي جرم الکترون ~ بار مثبتي است که درست برابر با مقدار بار منفي الکترون است . پوزيترونها در کاهش بتا بسياري از هسته هاي رايواکتيو شکل مي گيرند.

positron-emission tomography
پرتونگاري مقطعي گسيل پوزيترون ~ روش تصوير برداري پزشکي بر اساس آشکارسازي در مقداري از ايزوتوپهاي راديواکتيو در محلولي که به بدن بيمار تزريق مي شود . اين محلول پوزيترونهايي گسيل مي کند که با الکترونها برخورد مي کند و يکديگر را از بين مي برند ~ ودر نتيجه دو پرتو گاما آزاد مي شود . اين پرتوها در جهت م ...