power tube; power-amplifier tube; power output tube


اصطلاح
برق و الکترونیک
51 حرف
7 کلمه
معانی و توضیحات
لامپ قدرت ؛ لامپ تقويت کننده توان؛ لامپ خروجي توان ~ المپ الکتروني که قادر به تحمل جريان و توان بيشتري از لامپهاي تقويت کننده ولتاژ معمولي است . از آن به عنوان آخرين طبقه تقويت کننده AF يا در طبقات توان بالاي تقويت کننده RF استفاده مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت power tube; power-amplifier tube; power output tube معنی power tube; power-amplifier tube; power output tube معنی power tube; power-amplifier tube; power output tube به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک power tube; power-amplifier tube; power output tube در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
power winding
سيم پيچي قدرت ~ سيم پيچي واکنشگر اشباع شدني که توان را از منبع محلي دريافت مي کند.

Poynting's vector
بردار پوينتينگ ~ برداري که جهت و مقدار انرژي جاري در يک نقطه از موج را در لحظه معيني از زمان ، نشان مي دهد.

PPI repeater
تکرار کننده PPI ~ صفحه نمايش راداري که صفحه نمايش نشانگر موقعيت صفحه ، در کنسول اصلي رادار را در مکان ديگر تکرار مي کند.

P-type semiconductor
نيرمرساناي نوع P ~ نيمرساناي نوع P ~ که تجمع حفره هاي متحرک آن بيش از حد است.

practical system
سيستم عملي ~ سيستمي از واحدهاي الکتريکي که در آن واحدها مضرب يا زيرمضربي از واحدهاي CGS هستند . واحدهاي عملي عبارت اند از : امپر ، کولن ، فاراد ، هانري، ژول ، اهم ،ولت ، وات ، وات ساعت .

preamble
مقدمه ~ قسمتي از پيام راديوتلگرافي تجاري که از ابتدا ي فرستاده شدن شامل شماره پيام ، دفتر مبدا، تاريخ و داده هاي عددي ديگر است که بخشي از پيام اصلي نيستند .

preamplifier
پيش تقويت کننده ~ تقويت کننده اي که به منبع سيگنالي با سطح پايين وصل مي شود تا بهره و تطبيق امپدانس لازم را انجام دهد . به گونه اي که سيگنال بتواند بدون کاهش قابل توجه نسبت به سيگنال به نويز ، مورد پردازشهاي بعدي قرار گيرد . همچنين پيش تقويت کننده مي تواند عمل متعادل سازي و مخلوط کردن را نيز انجام ...

precession
تغيير جهت ~ تغيير در جهت محور ژيروسکوپ يا جسم گردان ديگر .

precipitation attenuation '
تضعيف ته نشستي ~ تضعيف امواج راديويي با عبور از نواحي داراي ذرات معلق در اتمسفر .

precipitation clutter
آشوب ته نشستي ~ آشوب ناشي از باران يا مواد ديگر در داخل محدوده ي رادار .