preferred transistor type

prefix

پيشوند ~ شکل ترکيب مورد استفاده با عدد اندازه براي نشان دادن بزرگ تر بودن ياکوچک تر بودن کميت ، به صورت تواني از 10.

preform

پيش شکل ~ ماده اي که به شکل و اندازه اي ساده براي پر دازشهاي بعدي شکل داده شده است . مانند حلقه قلع .

Pregion

ناحيه P ~ ناحيه اي در نيمرسانا که چگالي حفره ها بيشتر از چگالي الکترونهاي هدايت است .

prerecord

پيش ضبط ~ ضبط برنامه پيش از زمان پخش ، ارسال يا استفاده هاي ديگر .

preregulator

پيش رگوله کننده ~ مدار رگوله کننده جدا گانه اي که قابليت ارائه توان منبع تغذيه رگوله شده را با به حداقل رساندن اتلاف توا ن در عناصر سري رگوله کننده ، افزايش مي دهد . يکسو سازهاي کنترل شده سيليسيمي يا تراياکها جايگزين تايراترونها در مدارهاي لامپي قديمي شده اند .

rescaler

پيش مقسم ~ مقسمي که حد بسامد بالايي شمار نده را با تقسيم بسامد ورودي به مقدرا دقيقي ، معمولاً 10 تا 100 گسترش مي دهد .

preselector

پيش انتخاب کننده ~ طبقه تقويت کننده RF تنظيم شده9 که جلوي مبدل بسامد در گيرنده سوپر هترودين براي افزايش قدرت انتخاب و حساسيت گيرنده نصب مي شود .

presence

پيش صحنه ~ احساسي که همادنند شنيدن موزيک يا منبع صوتي اصلي در اتاق با پخش از ضبط صوت يا راديو ~ ايجاد مي شود .

preset

پيش قرار دادن ~ ايجاد شرايط يا مقدار اوليه اي معمولاض باتنظيم يک يا چند کنترل از قبل .

preset guidance

هدايت پيش قرار داده شده ~ هدايت موشکي که مسير موشک در آن با کنترلهايي پيش از پرتاب ، تعيين مي شود .