program


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
برنامه ~ 1. توالي دقيقي از دستورالعملهاي رمز شده که براي حل مسئله در کامپيوتر به کار مي رود . يک برنامه کامل شامل طرحهايي براي تبديل داده ها و استفاده مؤثر از نتياج است . 2. توالي سيگنالهاي صوتي يا سيگنالهاي صوتي و تصويري ارسال شده به منظور سرگرمي يا اطلاعات .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت program معنی program معنی program به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک program در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
program circuit
مدار برنامه ~ مدارتلفني که براي کار در محدوده ي بسامدي گستره تري نسبت به حوزه موردنياز براي سيگنالهاي جمعيت معمولي و براي ارسال برنامه هاي موسيقي دار به ايستگاههاي شبکه راديويي، متعادل سازي شده است.

program control
کنترل برنامه ~ کنترل کننده اي که مقدار مطلوب آن به طور خودکار و متناوب مظابق برنامه از پيش تعيين شده اي تغيير مي کند.

program counter
شمارنده برنامه ~ ثباتي که نشاني دستورالعمل بعدي را براي واکنشي از حافظه کامپيوتر ، ايجاد مي کند . مقدار اين رجيستر معمولاً به طور خودکار در هر گام ، پس از واکنشي به دستورالعمل اضافه مي شود.

program failure alarm
هشدار خطاي برنامه ~ مدار رله الکترونيکي تحريک شونده با سيگنال که هشدار ديداري و شنيداري را به هنگام خطاي برنامه روي خط در حال نظارت مي دهد. براي جلوگيري از ايجاد هشدار خطا در حين زمانهاي سکوت کوتاه ، تأخير زماني ايجاد مي شود.

program generator
مولد برنامه ~ برنامه اي که براي کامپيوتر امکان نوشتن برنامه هاي ديگر را به طور خودکار فراهم مي کند.

program level
سطح برنامه ~ سطح سيگنال برنامه در سيستم صوتي بر حسب واحدهاي حجم صدا .

programmable calculator
ماشين حساب قابل برنامه ريزي ~ ماشين حساب الکترونيکي براي تغيير برنامه داخلي خود، معمولاً با وارد کردن کارت مغناطيسي جديدي که برنامه محاسباتي مطلوب روي آن ذخيره شده است ، دارد . بعضي ماشين حسابها امکان وارد کردن برنامه جديد را به صورت دستي فراهم مي کند.

programmable controller
کنترل کننده قابل برنامه ريزي ~ کنترل کننده صنعتي بر اساس منطق ديجيتال که مي تواند در کارخانه برنامه ريزي شود تاوظايفي راکه قبلاً با استفاده از مجموعه اي از رله هاي مکانيکي انجام مي شد، انجام دهد . اين کنترل کننده براي زمان بندي و انجام وظايف تربيتي برنامهريزي مي شود و مي تواند روباتهاي سده ، فرايند ...

programmable counter
شمارنده قابل برنامه ريزي ~ شمارنده اي که بسامد ورودي را به عددي تقسيم مي کند که مي تواند با شمارنده همزمان برنامهريزي شود. اين فاصله هاي ده تايي ، با رمزگذاري و منطق کنترل افزوده شده معادل با سيستم شمارنده تقسيم بر N است .

programmable decade resistor
مقاومت کاهشي قابل برنامه ريزي ~ جعبه کاهش طراحي شده به گونه اي که مقدار مقاومت آن را بتوان از راه دور با منطق برنامه ريز ي لازم براي کنتر ل با ر ، ثابت زماني، بهره و پرامترهاي ديگر در دستگاه آزمايش خودکار و کنترلهاي خودکار ، کنترل کرد.